معرفی و دانلود کتاب صوتی گابریل لامبر

معرفی کتاب صوتی گابریل لامبر

ظاهر و باطن، ثروت و فلاکت، و زندگی و مرگ! کتاب صوتی گابریل لامبر اثر فراموش‌نشدنی الکساندر دوما، نمایشی از تاریک و روشنی‌ها و نماد قطعه‌ی مهمی از تاریخ فرانسه یعنی جنبش انقلابی مردم آن در سده‌ی هجدهم میلادی است. راوی داستان برای سفری کاری راهی شهری بندری می‌شود. او قصد دارد اثر ادبی تازه‌ی خود را در این مکان خلق کند. اما رویارویی مرد نویسنده با یک زندانی تبعید‌شده، حال‌وهوای او را به کل تغییر می‌دهد، زیرا راوی می‌تواند از پشت چهره‌ی خسته و غبارآلود مرد زندانی، گذشته‌ی او را به یاد بیاورد.

درباره‌ی کتاب صوتی گابریل لامبر

تلاطم‌های تاریخی درست مانند امواج دریا، گروهی را به عرش می‌رساند و جمعی دیگر را از گرده‌ی قدرت به زیر می‌کشد. انقلاب فرانسه نیز همین است و داستان کتاب صوتی گابریل لامبر (Gabriel Lambert) شاهکار کلاسیک الکساندر دوما (Alexandre Dumas) درست در چنین نقطه‌ای از تاریخ و در حواشی حوادث انقلابی آن رخ می‌دهد؛ در یک زندان ساحلی، با دوازده محکوم.

راوی داستان نویسنده است. او وقایع را از زاویه‌ی اول شخص روایت می‌کند و مخاطب را همراه خود به شهری بندری می‌برد. این مکان دنج و آرام، قرار است جایی برای نوشتن نمایشنامه‌ی تازه‌اش باشد. اما اتفاقاتی که پس از این برای راوی داستان رخ می‌دهد، او را به کلی از این هدف دور می‌کند. شهر تولون، این شهر ساحلی در جنوب فرانسه چندان دلفریب و زیباست که نمایشنامه‌نویس را محو خود می‌کند و از کار باز می‌دارد، و این آغاز ماجراهای تکان‌دهنده‌ی ادامه‌ی داستان است.

در جایی نه چندان دورتر از مرد نویسنده، گروهی از محکومین حبس ابد، شب و روز خود را به اعمال شاقه بر روی یک کشتی می‌گذرانند. حضور این دوازده مرد مجرم خیلی زود توجه مهمان جدید بندر را به خود جلب می‌کند. رئیس بندر که مردی آشناست تصمیم می‌گیرد این گروه را برای خدمت به اقامتگاه او بفرستد. مردانی که در بینشان هم سارق پیدا می‌شود و هم قاتل و البته آن‌چنان روی عرشه سختی و مرارت کشیده‌اند که دیگر جرئت کوچک‌ترین خطایی را ندارند، حتی تا این اندازه که بخواهند از مرد نویسنده انعامی بگیرند. اما درست در این رویارویی اتفاقی، جرقه‌ی یک آشنایی قدیمی رقم می‌خورد.

چندی طول نمی‌کشد که راوی داستان صوتی گابریل لامبر، چهره‌ی یکی از زندانیان کشتی را در گذشته‌ی خود به یاد می‌آورد. ابتدا معلوم نیست که این مرد رنج‌دیده چه نقشی در گذشته‌ی مرد نویسنده داشته. اما پس از مرور حوادث، نشانه‌های آشنایی یکی پس از دیگری آشکار می‌شود. سرگذشت مرد زندانی از پشت چهره‌ی رنجور و آلوده‌ی امروز او نمایان می‌شود. «گابریل لامبر»، مرد زندانی داستان، چندی قبل یک اشراف‌زاده بوده، یکی از همان مردان متمولی که در مهمانی‌های باشکوه پاریس خوش می‌درخشید. اما چه بر سر او و ثروت و مقامش آمده؟ این را باید در خاطرات راوی جست‌وجو کرد.

گابریل لامبر، دوئل فقر و اشرافیت

الکساندر دوما استاد به نمایش درآوردن تناقض‌ها‌ست؛ تضادی که در زمانه‌ی راوی داستانش نیز به خوبی دیده می‌شد. در گوشه‌ای از این رمان تکرارنشدنی شاهد زندگی دردناک مردانی هستیم که بر عرشه‌ی کشتی مشغول کار سخت و بی‌مزد و مواجب هستند. کسانی که در نظر رئیس بندر و دیگر اهالی شهر، نه یک انسان بلکه یک وسیله انگاشته می‌شوند، به شکلی که رئیس بندر آنان را به عنوان تحفه و جهت عرض ادب به خدمت راوی در می‌آورد.

زندانیان کشتی، نماد زندگی تنزل‌یافته و مکنت‌بار گروهی از مردم عصر انقلاب فرانسه هستند؛ البته آن‌ها تنها قشر جداافتاده‌ی جامعه نیستند. در سوی دیگری از رمان صوتی گابریل لامبر، شاهد زندگی پرزرق‌وبرق و رویاگونه‌ی اشراف‌زادگان هستیم، نمایشی تمام و کمال از ظواهر دنیا، غرور، خودنمایی و جاه‌طلبی‌. در ضلع سوم از این مثلث نیز زندگی مردمانی را می‌بینیم که با کار سخت بر روی زمین‌های کشاورزی زندگی بخور و نمیری دارند. گابریل لامبر، سوژه‌ی اصلی داستان، نماینده‌ای سرگردان از این سه قشر است، مردی که سرنوشتش بی‌شباهت به یک انقلاب نیست و در قالب یک دوئل خونین میان فقر و ثروت رخ می‌دهد. پیشنهاد می‌کنیم تجربه‌ی شنیدن یکی از ماندگارترین آثار تاریخ ادبیات را از دست ندهید.

این کتاب با تلاش نشر صوتی ماه آوا و همکاری انتشارات افق روانه‌ی بازار شده. ترجمه‌ی اثر کاری از محمد گودرزی است و روایت شنیداری آن با صدای رضا عمرانی به گوش شما می‌رسد.

کتاب صوتی گابریل لامبر برای شما مناسب است اگر

• به ادبیات کلاسیک و به‌ویژه آثار نامداران ادبیات داستانی فرانسه علاقه‌مندید.
• سوژه‌های داستانی با پیکره‌ی حوادث سیاسی و اجتماعی و درام اخلاقی و تراژیک را می‌پسندید.

در بخشی از کتاب صوتی گابریل لامبر می‌شنویم

از‌قضا پیش‌بینی مأمور محترم زندان به واقعیت پیوست. مردی که مخاطبش بود و بی‌شک نامش را از استفاده‌ی بیش‌ازحدِ وسیله‌ی ابتکارآمیزی کسب کرده بود که مردم ‌به‌کمکش توانسته‌اند جای کلیدِ ناموجود را پر کنند، برخاست و پس از آنکه هم‌زنجیرش را به‌دنبال خود کشید چون همان‌طور که می‌دانیم هر محکوم به اعمال شاقه‌ای به مردی دیگر زنجیر شده است به‌سمت کافه‌ای رفت که افتخار داشت غذای ما را تأمین کند.

در این فاصله نگاهی به مرد عاصی انداختم که در کمال تعجب می‌دیدم پاسخ نه چندان مؤدبانه‌اش بر من هیچ اثر ناخوشایندی نگذاشته است؛ اما او سرش را به‌سوی دیگر برگردانده بود و من نتوانستم ببینمش، چون با سماجتی که گویا از تصمیمی راسخ سرچشمه می‌گرفت حالتش را حفظ کرده بود.

بااین‌حال، مو‌های طلایی و ریش گونه‌ی سرخش او را از بقیه متمایز می‌کرد... به خانه‌ی ییلاقی برگشتم و به خودم قول دادم او را در فرصتی دیگر زیر نظر بگیرم.

اعتراف می‌کنم که کنجکاوی‌ام نسبت به او باعث شد زودتر ناهار بخورم. از ژادن، که دلیل بی‌قراری‌ام را نمی‌فهمید، خواستم عجله کند و به کنار دریا برگشتم. خدمتگزاران جدید از ما چندان جلوتر نبودند. شراب دژ لامالگ، نان سفید و پنیر برایشان مخلفاتی بود که به آن عادت نداشتند و بنابراین غذایشان را مزه‌مزه‌ می‌کردند و خوردنش را کش می‌دادند. خاصه‌ قفل‌گشا و همراهش گویا از این نعمت بادآورده لذتی وافر می‌بردند. این را نیز اضافه کنیم که خوی انسانی در نگهبان زندانیان تا حدی غالب آمده بود که مانند ‌زیردستانش عمل کرد، با این ‌تفاوت که برای هر دو تن از ‌زیردستانش یک ‌بطری بود و برای او به‌تنهایی دو بطری.

اما شخصی که مأمور زندان با نام شاعرانه‌ی گابریل صدایش زده بود، بی‌شک به ‌اجبارِ هم‌زنجیرش که نخواسته بود قید غذا را بزند، با دیگران نشسته بود؛ اما همچنان دستخوش حس مردم‌گریزی‌، بی‌آنکه به چیزی دست بزند، با نگاهی تحقیرآمیز غذا خوردنشان را تماشا می‌کرد.

همه‌ی زندانیان با دیدن من برخاستند، هرچند همان‌طور که گفتم، غذایشان تمام نشده بود؛ اما به آن‌ها اشاره کردم کاری را که به آن‌ خوبی شروع کرده بودند به پایان برسانند و من منتظر می‌مانم.

فهرست مطالب کتاب صوتی