نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی بادیگارد - کاترین سنتر
4.1
377 رای
مرتبسازی: پیشفرض
از منظرِ شخصی ِ خودم، بدون شک بادیگارد اثری نیست که برای مرور نوشتن ازش ذوق و شوقی داشته باشم و تصور می کنم این کتاب انتظاراتتون رو در هر سطحی که باشن، برآورده نخواهد کرد. چرا که اگر دنبالِ مطالعه ی کتابی باشید که عمیقا درگیرتون کنه و باعث بشه با شخصیت هاش ارتباط ریشه داری بسازید و خودتون رو بینِ مکان ها و لحظاتش به چشم ببینید؛ تردیدی نیست که بادیگارد از تحقق بخشیدن به چنین توقعی ناتوان خواهد بود. اگر هم صرفا در جست و جوی رمانی باشید که الزما نه چندان قوی، اما خوش حس باشه و مودتون رو عوض کنه، باز هم این کتاب پیشنهادِ من نیست و فکر می کنم به گزینه های بهتری می تونید فرصتِ مطالعه بدید. خب به نظر من کتاب خوبی بود! شاید یه کتاب تیجری به نظر برسه اما عمیق تر بود، یه کتاب عاشقانه با روند متناسب و اتفاقای نسبتا منطقی، نمیشه گفت عالی بود ولی قطعا خوب بود شخصیت جک شخصیت جالبی بود، هانا یکم از نظر شخصیت پردازی ضعف داشت اولای داستان یکم ناامید شدم اما در ادامه بهتر بود اما خب اگر واقع بین باشیم اثر فاخر ادبی نبود، بیشتر برای تایم استراحت خوبه
به نظرم داستان جالبی داشت. از یک رمان عاشقانه نباید انتظار یک داستان فلسفی و عمیق را داشته باشیم ولی برای سرگرمی در میان کتابهای گوناگون گاهی بد نیست زنگ تفریحی داشته باشیم. داستان دختری که با وجود عدم دریافت محبت و توجه کافی در کودکی توانسته مهارتهای لازم برای استقلال در زندگی را کسب کند. از طرفی زندگی پر تلاطم و البته پر از ظواهر عامه پسند و اغراق آمیز یک سلبریتی که از دید عموم باید سرشار از خوشبختی و آسایش باشد ولی در حقیقت پر از بی ثباتی و تنش است. حال جمع این دو نفر در حوادث پیش رویشان ماجراهایی را پدید میآورد که علاوه بر نشان دادن دیدگاه جامعه و فرهنگ حاکم در جامعه بدون اغراق، پذیرش یکرنگی و درستکاری و صداقت در رفتار و در نهایت مورد توجه قرار گرفتن این سبک رفتار برای رسیدن به آرامش را موجب میشود. داستانی که به نظرم به خوبی توانسته دیدگاهها و رفتار مختلف را (در فرهنگ غرب البته) پردازش کند و نتیجه هر کدام را تا حدی نشان دهد و نویسنده به خوبی وقایع را شرح داده. ترجمه خوب و قابل قبول و گوینده هم انصافا به خوبی اجرا کرده است مهمترین ویژگی آن هم ارائه صوتی این کتاب است که با توجه به این که سرگرم کننده است و تفریحی میشود بدون نیاز به تمرکز کافی در هنگام استراحت شنید. ممنون از کتابراه
بادیگارد، تجربهای شنیدنی بود. از زاویه دید یک محافظ، وارد دنیای پر تنش و پر مخاطرهی حفاظت از جان افراد میشویم. نویسنده، با ظرافت، احساسات و دغدغههای درونی یک بادیگارد را به تصویر میکشد.
شنیدن این کتاب صوتی، برایم مثل قدم زدن در سایهی یک محافظ بود. تنشها، اضطرابها و لحظات نفسگیر ماموریتها را حس میکردم. روایت اول شخص، باعث شد تا با شخصیت اصلی داستان همزادپنداری کنم و در تصمیمگیریهایش شریک شوم.
نکتهی قابل توجه، پرداختن به جنبههای انسانی و اخلاقی شغل بادیگاردی بود. نویسنده، به خوبی نشان داد که یک محافظ، فقط یک سپر انسانی نیست، بلکه انسانی است با احساسات، دغدغهها و ارزشهای خاص خود.
اگر به دنبال یک تجربهی شنیداری متفاوت و هیجانانگیز هستید، بادیگارد را به شما پیشنهاد میکنم. این کتاب صوتی، شما را به دنیایی پر از رمز و راز و هیجان میبرد.
شنیدن این کتاب صوتی، برایم مثل قدم زدن در سایهی یک محافظ بود. تنشها، اضطرابها و لحظات نفسگیر ماموریتها را حس میکردم. روایت اول شخص، باعث شد تا با شخصیت اصلی داستان همزادپنداری کنم و در تصمیمگیریهایش شریک شوم.
نکتهی قابل توجه، پرداختن به جنبههای انسانی و اخلاقی شغل بادیگاردی بود. نویسنده، به خوبی نشان داد که یک محافظ، فقط یک سپر انسانی نیست، بلکه انسانی است با احساسات، دغدغهها و ارزشهای خاص خود.
اگر به دنبال یک تجربهی شنیداری متفاوت و هیجانانگیز هستید، بادیگارد را به شما پیشنهاد میکنم. این کتاب صوتی، شما را به دنیایی پر از رمز و راز و هیجان میبرد.
عاشقانهای نغز، که دل هم عاشق برایش غنج میرود و هم معشوق! کتاب بادیگارد، اثر کاترین سنتر، کتاب داستان عاشقانهای است که هیچ ابایی ندارد که اول داستان، موضوع خودش را لو بدهد. و شما از ابتدا میدانید و میتوانید حدس بزنید که آخر داستان جک و بادیگاردش، رابطه عاشقانه دارند، رقیب عشقی دارند، و حتی گروگانگیری و درگیری دارد.
اما چه عاملی باعث میشود که شمای مخاطب تا انتها آن را بخوانید؟ شاید این باشد که داستان سرگرمکننده، حس شما را به راحتی و سادگی درگیر خودش میکند و از آنجایی که شادی و سرخوشی برای شما و من مخاطب جذاب است، آن را میخوانید و زمین نمیگذارید.
قلم نگارش کاترین سنتر در کتاب بادیگارد کمی شوخ منشانه نیز است و چاشنی طنز و قلم روان او، به دل خواننده به خوبی مینشیند.
کتاب نکات رابطه و رفتار اجتماعی نیز دارد که خودتان بخوانید و بشنوید تا آنها را در زندگی کاری و خانوادگی خود بکار ببرید. چراکه علاوه بر ایجاد حس نشاط، به شما احساس آرامش و سربلندی از بیان راحت افکارتان را هم به دنبال دارد.
اما چه عاملی باعث میشود که شمای مخاطب تا انتها آن را بخوانید؟ شاید این باشد که داستان سرگرمکننده، حس شما را به راحتی و سادگی درگیر خودش میکند و از آنجایی که شادی و سرخوشی برای شما و من مخاطب جذاب است، آن را میخوانید و زمین نمیگذارید.
قلم نگارش کاترین سنتر در کتاب بادیگارد کمی شوخ منشانه نیز است و چاشنی طنز و قلم روان او، به دل خواننده به خوبی مینشیند.
کتاب نکات رابطه و رفتار اجتماعی نیز دارد که خودتان بخوانید و بشنوید تا آنها را در زندگی کاری و خانوادگی خود بکار ببرید. چراکه علاوه بر ایجاد حس نشاط، به شما احساس آرامش و سربلندی از بیان راحت افکارتان را هم به دنبال دارد.
درود. کتاب بادیگارد نوشته کاترین سنتر یک رمان عاشقانه با چاشنی طنز و کمی هم جنایی بود. این رمان زندگی یک بادیگارد را روایت می کند که در نهایت عاشق یک بازیگر معروف هالیوود می شود. با توجه به نظرات و حجم کتاب انتظار بالاتری از رمان داشتم و فکر می کنم باید قوی تر نوشته می شد. به صورت کلی بخشِ ساده پسندی حتی در بازیگران هالیوود، روابط نمایشی بین افراد معروف، وجود آسیب های روانی و مشکلات خانوادگی عمیق حتی در معروفترین افراد یا سرسخت ترین افراد، عدم اعتماد حتی به صمیمی ترین ها، احترام به والدین و مهم تر از همه حس عشق و دوست داشتن را می توان از مهمترین بخش های کتاب دانست. فضای رمان صمیمی بود و حتی دعواها هم جالب و آموزنده بود. از آقای سروش به خاطر روان بودن جملات و ترجمه کلی تشکر می کنم، همچنین تشکر ویژه از خانم گرجی عزیز دارم که با صدای زیبا و شیوایشان کتاب را روایت کردند، از نشر ماه آوا و کتابراه نیز تشکر می کنم.
سلام خیلی ممنون از کتابراه که باعث شد این کتابو بصورت صوتی گوش بکنم.. بادیگارد کتاب هست که موقع شنیدنش دوست نداری حتیی لحظه کنارش بذاری و گوشش نکنی. اینقدر زیبا هست که با شروعش دیگه دوست نداری تموم بشه.. داستان ازی بادیگارد خانم که همزمان چند تا مشکل بزرگ براش اتفاق افتاده مثل فوت مادرش و بی وفایی و ترک دوست پسرش اونم خیانتی که طرف دیگر صمیمیترین دوست خود خانم هست شروع میشه.. ولی در این زمان خودشو با کاری که دوست داره و میتونه واسهی مدت از شهر ومحل کارش دور باشه و اینم دلیلش این هست که هم دوستش و دوست پسرش هم باهاش همکار هستن و هر روز نمیخواد اونا رو ببینه.. ولی بجایی شهر دیگه رئیسش مجبورش میکنه که توی همین شهر بادیگاردی شخص خیلی معروف و بازیگر مردی دوست داشتنی که واسه بیماری مادرش مجبور شدهی مدت به این شهر بیاد و چونکه شخصی چند بار تهدیدش کرده احتیاج به یک بادیگارد داره بشود. و همین کار و در کنار این بازیگر و اتفاقهایی که بینشون میافته باعث میشه که هر دوی آنها عاشق هم بشون و بعد از یک سری اتفاقات تلخ و شیرین بهمدیگه برسن و با عشق و علاقه ازدواج بکنن
داستان کتاب درباره هانا بروکس، بادیگاردی حرفهای است که مأموریت مییابد از جک استپلتون، هنرپیشه مشهور هالیوود، دربرابر دشمنی خطرناک محافظت کند. جک که پس از یک تراژدی خانوادگی از عرصه عمومی دور شده است، برای مراقبت از مادرش به زادگاهش در یک شهر کوچک بازمیگردد. او در آن جا با هانا ملاقات میکند که زنی جدی و محکم است و به نظر میرسد با دنیای پرزرقوبرق هالیوود بیگانه است. هانا که توسط آژانس امنیتی برای محافظت از جک استخدام شده است، برای جلوگیری از جلب توجه دشمن خود و رسانهها، به عنوان دوستدختر جعلی جک معرفی میشود. این نقش جدید برای هانا چالشهای خاص خود را دارد؛ زیرا او باید در عین حفظ ظاهر یک رابطه عاشقانه، همواره هوشیار باشد و از جک دربرابر هرگونه خطری محافظت کند.
کتاب بیشتر به درد نوجوانها میخورد. سبک نوشتن، احساسات و هیجانات همه به درد نوجوانی و اوایل جوانی میخورد. اگر میخواهید کمی سرگرم شوید و از دغدغههای روزمره دور شوید آن را بشنوید.
کتاب بیشتر به درد نوجوانها میخورد. سبک نوشتن، احساسات و هیجانات همه به درد نوجوانی و اوایل جوانی میخورد. اگر میخواهید کمی سرگرم شوید و از دغدغههای روزمره دور شوید آن را بشنوید.
کتاب جالبی بود هم از این نظر که قابل پیش بینی نبود (البته درست هست که روند کلی داستان مشخص بود) بعضی از قسمتهای داستان این طور نبود، همین که شخصیت دختر داستان هانا به خوبی شخصیت پردازی شده و خارج از کلیشه رمانهای عاشقانه بود و من کلی با این شخصیت و رفتار هایش همزاد پنداری کردم و نویسنده زوایای شخصیتیاش رو به خوبی بیان کرده بود کتاب جدا از این که داستانی عاشقانهبود اما بر خودشناسی و ورود به جامعه تا خودتون رو بهتر بشناسید هم تاکید کرده بود و شاید به چشم نیاد اما از اول داستان شاهد رشد شخصیتی هانا بودیم و البته بعد از آن جکنکته دیگر این که نویسنده هیچ شخصیتی رو رها نکرده بود و برای هر کس خط پایان داستانی نوشت و به یه سرانجامی رساندشاید کتاب تینیجری به حساب بیاد و اگر یه کتابخوان حرفهای هستین این موضوع تکراری باشه اما به نظر من خوب بود و ارزش یکبار خواندن یا شنیدن رو داره
رمان بادیگارد، نوشته ی کاترین سنتر، عاشقانه ای جذاب با چاشنی طنز است. این اثر کاترین سنتر، گاهی مخاطب را شگفت زده می کند و گاهی نیز آن ها را به مرز کلیشه ها می برد. دختری ظریف اما با روحیه ای جنگجو که در کار خود اعتماد به نفس بالایی دارد، با جثه ی کوچک خود، از افراد مهم، از مدیران گرفته تا ستارگان هالیود محافظت می کند. در دنیای مدرن، کلمه ی بادیگارد و زن، در کنار هم، هنوز هم عجیب است، اما کاترین سنتر با دیدگاه یک بادیگارد زن، این شغل را به گونه ای به مخاطب معرفی کرده که پس از خواندن این اثر دیگر برایتان یک زن در تیم حفاظت عجیب نیست و از دید حرفه ای تری به آن نگاه می کنید . پایان رمان قابل پیش بینی است اما با صدای دلنشین خانم سارا گرجی این کلیشه ای بودن کمرنگ می شود و شما را ترغیب می کند که تا آخر رمان پیش بروید و از آن لذت ببرید. با تشکر از کتابراه...
کاترین سنتر، زادهی 4 مارس 1972، نویسندهای آمریکایی است. سنتر مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشتهی داستان نویسی از دانشگاه هیوستون دریافت کرد و در همان زمان، سردبیر مشترک مجلهی ادبی Gulf Coast بود. اولین رمان سنتر در سال 2006 به چاپ رسید کتاب سلام غریبه نیز اثر اوست. کتاب بادیگارد رمانی عاشقانه و کمدی است با ریتمی ملایم است و مناسب افرادیست که میخواهند از یک داستان عاشقانه بدون هیجانات و تنش اضافه لذت ببرند. درکل باید بگم وقتی دستتون مشغول کاری که به تمرکز و دقت بالایی نیاز ندارد این مدل کتاب ها (داستان) برای سرگرمی بد نیستند، مثلاً خودم وقتی سر کارم، ساعتهای اولیه به پادکستها و کتابهای توسعه فردی یا مدیرت اختصاص میدم و ساعتهای پایانی رو که هم جسم و هم روانم کشش نداره به کتابهای داستان گوش میدم تا کمتر خسته بشم
کتاب حاضر در مجموع کتاب خوبی بود داستان عاشقانه کلیشهای با سوژه خاص و متفاوت و البته شخصیت پردازی درست در کتاب که کاملا نشون داد چه شخصیتهایی دنبال منافعشونند و... چیزی که واضح بود و تلاش اول شخص کتاب بود نشون دادن تلاش برای خودشناسی و البته خودباوری که مسائل بسیار مهمی در زندگی هستند فصل اخر کتاب دیگه بیش از حد تینیجر شد و دوستش نداشتم همینطور کلا تلاش خواننده کتاب برای تغییر صدا و البته ارتباط زیاد گرفتن با مخاطب نتیجه عکس میده و خوندن خانم رو خیلی نپسندیدم هرچند که نحوه خوانش ایشون اصلا و به هیچ وجه ابتدایی و خواب اور نیستش ولی سعی بیش از حد و معکوسی در ارتباط گرفتن با مخاطب داره در کل کتابی بود که فقط سرگرم کننده بود و خیلی چیز زیادی به خواننده اضافه نمیکنه ولی اگر فقط دنبال سرگرم شدن هستین میتونه این کتاب نمونه خوبی برای این کار باشه
چه بگویم اندکی بچه گانه ولی با قلبت بازی میکند بعد مدتها که دنبال کتابی رمان و گیرا میگشتم به یکباره این را انتخاب کردم داستان مهیج نیست اما زیبا و جاریست زندگی در آن هست و عشق اما واقعا نمیشود درک کرد که بادیگاردی خبره از حیوانات بی آزار بترسد و یا در جاهایی سوتیهایی بدهد که اصلا نباید از او سر بزند ولی با آنکه پایان داستان از ابتدا مشخص است ولی باز هم لحظه هایش را میشود نفس کشید و به جلو رفت و در ذهن تجسم کرد اندکی شبیه کتابهای جوجو مویز بود من پیش از تو من پس از تو هنوز هم من که این سه را بشدت به همگان مخصوصا دوستداران رمانهای عاشقانه پیشنهاد میکنم و البته بگویم که بشدت توقع شما را از کتاب بالا میبرد با احتیاط بخوانیدو این کتاب را هم توصیه میکنم و از آن لذت ببرید با تشکر از تمامی عوامل و کتابراه عزیز
این کتاب فوق العاده است. من قبلا دوبار خودم خوانده بودم الان برای سومین دفعه گوش کردم. قلم نویسنده خیلی روانه و گوینده هم بسیار زیبا هر شخص را بیان میکند. انتظار چیز خاص و خیلی ادبی نداشته باشید روایت کتاب بیشتر شبیه اینکه یک دوست داره براتون یک جریانی که براش اتفتق افتاده رو خیلی جذاب و با جزییات تعریف میکنه. روایت داستانی خیلی واقعی و قابل لمسه احساسات نقش اول داستان کاملا انسانی و همه چیز خیلی واقعیه به خصوص که در طول روند داستان ما رشد شخصیت هانا رو به خوبی میبینیم که از یک دختری همیشه حس ناامنی دارد و دائم در حال فرار است (و همچنین در برخورد با افرادی که لا انها در رابطه است) بهبود پیدا میکند و همین روند باعث واقعی تر شدن همه داستان و قابل لمس شدنش است.
باتشکر.
باتشکر.
شخصیتپردازی هانا بروکس: قهرمان داستان، زنی حرفهای در حوزه امنیت شخصی است که برخلاف ظاهر آرام و معصومش، توانایی مقابله با خطرات را دارد. این تضاد شخصیتی، جذابیت خاصی به روایت میدهد.
- روایت عاشقانهی غیرکلیشهای: برخلاف بسیاری از رمانهای عاشقانه، عشق در این داستان بهتدریج و در بستر موقعیتهای شغلی و روانی شکل میگیرد، نه صرفاً بر اساس جذابیت ظاهری.
- طنز لطیف و دیالوگهای هوشمندانه: کتاب با لحنی شوخ و دلنشین روایت میشود که باعث میشود حتی لحظات تلخ نیز قابلتحمل و انسانی جلوه کنند.
- زمینهسازی احساسی قوی: هانا در شرایطی وارد داستان میشود که مادرش را از دست داده و رابطهاش بهتازگی تمام شده؛ این پیشزمینه، عمق روانی مناسبی برای تحول شخصیت فراهم میکند.
- روایت عاشقانهی غیرکلیشهای: برخلاف بسیاری از رمانهای عاشقانه، عشق در این داستان بهتدریج و در بستر موقعیتهای شغلی و روانی شکل میگیرد، نه صرفاً بر اساس جذابیت ظاهری.
- طنز لطیف و دیالوگهای هوشمندانه: کتاب با لحنی شوخ و دلنشین روایت میشود که باعث میشود حتی لحظات تلخ نیز قابلتحمل و انسانی جلوه کنند.
- زمینهسازی احساسی قوی: هانا در شرایطی وارد داستان میشود که مادرش را از دست داده و رابطهاش بهتازگی تمام شده؛ این پیشزمینه، عمق روانی مناسبی برای تحول شخصیت فراهم میکند.
سلام، خدمت دوستان کتابراهی، روایتگری بسیارعالی خانم گرجی، زیبایی خاصی به داستان داده، به نظر من خود خانم کاترین سنتر، اگر فارسی متوجه میشدن از ایشون بینهایت تقدیر و تشکر میکرد، موضوع داستان عاشقانه قشنگی بود، ولی روایتگری فوق العاده خانم گرجی جذابیت خاصی به داستان بخشیده، منکه اول شروع کردم به گوش دادن اینقدر جذاب به نظرم اومد، مثل اینکه سریال خیلی جذاب دارم میبینم و منتظر قسمت بعدیش میشدم، باورکنید قبلش برنامه ایکه برای گوش کردنش چیده بودم، دیدم ۳۳ فصل داره، پیش خودم گفتم شبی ۴ فصل گوش کنم، انقدر برام جذاب بود کل کتاب در عرض۲شب گوش کردم، به همه اطرافیانم هم پیشنهاد دادم که این کتاب از کتابراه بگیرن وگوش کنن. سپاسگزارم
کتاب بادیگارد را به دوستانی که دنبال یک رمان عاشقانه و سرگرم کننده و کمی هم جنایی هستن.. پیشنهاد میکنم بنظرم این داستان با زبان بسیار ساده و روان.. چالشهای زندگی.. خاطرات تلخ و گاه شیرین.. ناکامیهای حاصل از نادیده گرفته شدن و بسیاری مشکلات دیگر از قبیل شکست عشقی.. خیانت.. اعتماد بیش از اندازه ووو را به تصویر میکشد البته مهارت راوی و صدای دلنشینشون بی تاثیر نبود... من در قسمتهایی از کتاب خندیم گویی در کنار دوستی باشم و بخشهایی، خودم رو میدیدم و واقعا دلم میخواست بدونم دیگری چطور فکر و عمل میکنه.. با وجود همه سادگی.. این کتاب رو دوست داشتم و حس میکنم خیلی راحت و ساده روی مشکلات حساسه روحی و روانی کار میکنه...
باسلام به دوستان و احترام به نظراتشان، من انسان عمیق و همیشه در پی معنا و احساس هستم، با ۵۶ سال سن مفهوم زندگی و حس آگاهی و عشق برایم بسیار ارزشمند است، کتاب را صرفا بعنوان یک رمان عاشقانه نمیبینم، برای من توصیف و مجادله و چالش در تضادهای روح آدمی اولویت اول است. معتقدم که در تضادها و باور آگاه شدن در تضادهای بیشمار روح انسان را صیقل میدهد. هر دو حالت تضاد را دوست دارم و میپذیرم، بقول مولانا:
عاشقم بر قهر و بر لطفش به جد
بوالعجب من عاشق این هردو ضد
اگر در حس عاشقی دلتنگ، ناکام، سرخورده و تنها میشویم، بمعنی آنست که طعم خوش عشق را چشیده ایم که هردو حالت برایم لذتبخش است.
عاشقم بر قهر و بر لطفش به جد
بوالعجب من عاشق این هردو ضد
اگر در حس عاشقی دلتنگ، ناکام، سرخورده و تنها میشویم، بمعنی آنست که طعم خوش عشق را چشیده ایم که هردو حالت برایم لذتبخش است.
لحن و صدای راوی داستان عالی بود و بسیار لذت بردم داستان در مورد عشق واقعی بود اینکه گاهی باید هود را به مسیری که سرنوشت برایت تعیین کرده بسپارید و چیزهایی را تحربه کنی که همیشه از آن دوری میکردی و گاهی در پی همین رویدادها بهترین چیزها را تجربه خواهی کرد.
در مورد موضوع داستان تا حد زیادی نتیجه داستان قابل حدس بود و گاهی جملات داستان به نظرم کمی لوس و سطحی به نظر میرسید، در بعضی از جاهای داستان هم شخصیت زن داستان با اینکه بادیگارد بود از خودش ترسهای سطحی، بی احتیاطی و ضعف نشان میداد که با شخصیت که از او انتظار میرفت با توجه به شغل و چیزی که خودش رارتوصیف میکرد در تضاد بود ‘.
در مورد موضوع داستان تا حد زیادی نتیجه داستان قابل حدس بود و گاهی جملات داستان به نظرم کمی لوس و سطحی به نظر میرسید، در بعضی از جاهای داستان هم شخصیت زن داستان با اینکه بادیگارد بود از خودش ترسهای سطحی، بی احتیاطی و ضعف نشان میداد که با شخصیت که از او انتظار میرفت با توجه به شغل و چیزی که خودش رارتوصیف میکرد در تضاد بود ‘.
کتاب بادیگارد یه کتاب عاشقانه بسیار ضعیف بود. صدای گوینده خانم اصلا قوی نیست و انگار دختر بچهها کتاب رو میخونه و بهتر بود برای صدای اقا از یه گوینده آقا استفاده میشد اینجور اصلن شخصیتها جذاب نبود. برای داستان خود کتاب هم خیلی تناقض وجود داشت، خانم که خودش بادیگارد هست و خودشو خیلی قوی میدونه از یه گاو میترسه یا خیلی الکی گریه میکنه! و خیلی جاها انگار اون جک داره بهش کمک میکنه و ازش محافظت میکنه. و شخصیت پردازی هم بنظرم زیاد قوی نبود و اخر فصلها یهو صدا قط میشد وموزیک پخش میشد! به طور کلی کتاب جذابی نبود و بنظرم ارزش وقت و هزینه رو نداشت.
کتاب نسبتا قابل قبولی بود. شباهت عجیبی به رمانهای دهه ۸۰ داشت و تقریبا شبیه همونها هم به پایان رسید. موضوع کتاب کمی تخیلی و باور ناپذیر بود، حتی اگر قبول کنیم همچین کاراکتری همچین شغلی داشته، بازم پایان بندی به مراتب ساده و قابل پیشبینی بود. بنظرم چون کتاب صوتی بود و صرفا برای گوش دادن چیزی در کنار انجام کارهای دیگر بود برام، قابل قبول بود. خیلی توصیه نمیکنم خوندشو مگر برای وقت گذروندن. اما گوینده واقعا صدای مناسب و لحن خوبی داشت، خیلی خوب کاراکترها رو تفکیک میکرد و حس و حال رو به شنونده منتقل میکرد؛ فقط حیف که برای کتاب خوبی زمان نگذاشته بود.
با سلام و درود فراوان کتاب عاشقانه و قشنگی است توصیه میکنم حتما گوش دهید.. کتاب صوتی بادیگارد نوشتهی کاترین سنتر داستان بادیگاردی است که هرچند حرفهای و بسیار کارکشته است، اما در برابر هجوم عشق نمیتواند از خود مقاومتی نشان بدهد و درست در جایی که حتی تصورش را هم نمیکرده است، عاشق مردی میشود که وظیفهی حفاظت از جانش به او سپرده شده بود. این رمان صوتی عاشقانه، به ما یادآوری کند که عشق درست در لحظهای به سراغ ما میآید که زندگی طعم تلخترین سختیها را به ما چشانده است...... برای کسانی که کتابهای عاشقانه دوست دارند مناسب است.
کتاب «بادیگارد» نوشتهی کاترین سنتر یک رمان آمریکایی است که به تازگی در ایران هم ترجمه شده. داستان دربارهی زنی به نام "هانا" است که به عنوان یک مأمور حفاظتی یا همان بادیگارد استخدام میشود تا از یک ستارهی مشهور به نام "جک استیپلتن" محافظت کند. پیام اصلی کتاب، تلفیقی از ماجراهای عاشقانه با موضوعات اعتماد به نفس، شجاعت، و محافظت است. کتاب نشان میدهد که چطور روابط انسانی میتواند عمیق شود و شخصیتها چطور در مسیر حفظ امنیت دیگران، به درک جدیدی از خود و احساساتشان میرسند. خلاصه اینکه این کتاب ترکیبی از هیجان، عشق و اعتماد است.
داستان بادیگارد، مضمونی رمانتیک و عاشقانه داره با کمی چاشنی هیجان. برای طرفداران کتابهای رمانتیک بد نیست اما خب اگه علاقمند به این ژانر نباشید حوصله تون سر میره. داستان روایت زندگی شخصی یه بادیگارد بعد از مرگ مادرش هست و مشکلات و مسائلی که بیشتر در مورد کارش براش اتفاق میفته. کتاب سرگرم کننده و کمی فانتزیه و خیلی قسمتهاش غیرواقعی! صرفا جنبه سرگرم کننده داره تا موارد دیگه اما همونطور که گفتم اگه طرفدار داستانهای عاشقانه هستید میتونید از شنیدنش لذت ببرید. ضمنا خوانش کتاب خیلی خوب و گوینده مسلط و خیلی روان داستان رو اجرا کردن.
این اثر قرار نیست شما را شگفت زده کند، حتی قرار نیست مفاهیم عمیق انسانی را پیش رو شما بیاورد نظیر این قصه را میتوانید در سریال های عاشقانه کره ای به وفور ببینید، اما مثل خیلی از این دست قصه ها چندان خالی از معنا هم نیست، میتوانید چیزهای ساده ای نظیر این که بازیگرها و یا آدم های مشهور نهایتا انسان هایی چون بقیه اند و یا هرکس شریک عاطفیش را شب خاکسپاری مادرش ول کند یک عوضی است را در آن ببینید، چیزهایی که شاید بدون تأمل هم خودتان به آن ها می رسید، نهایتا اگر فقط بخواهید چیزی شنیده باشید، بد نیست.
من از کتاب راضی بودم یه رمان برای پر کردن زمان البته قسمتهای مفید هم داشت جز پر کردن زمان مثل قسمتی که مادر وصیت کرد به دخترش از نظر من اهمیت ویژه داشت و همچنین سوگی که نقش مرد کتاب تجربه میکرد تجربه مشترک سوگ هر دو و تعبیر کابوس این قسمت هاشو دوست داشتم و به افرادی عزیزی از دست دادن و باهاش کنار نیومدن از طرفی نیاز دارن به مقداری وقت گذراندن توصیهاش میکنم به افرادی که عاشق افراد مشهور میشن هم توصیه میکنم به افرادی که ضربه خوردن تو رابطهی عاطفی و از طرفی نیاز دارن وقت بگذرونن توصیه میکنم
بیشتر یک رمان سرگرم کننده با صدای راوی نسبتا خوب که حتما بیشتر از قصه کمک به ادامه دادن میکند در واقع اجرای صوتی اثر بهتر از خود رمان است. رمان بادیگارد بیشتر شبیه رمانهای عاشقانه فیلم فارسی است و بیشتر به هیجانات احساسی مخاطب تکیه کرده تا اینکه رمان خاصی باشد. نه شیوه روایت و نه اصل داستان خیلی شاخص نیست ولی روایتی آرام از فضای یک رابطه عاشقانه را انجام میدهد. برای وقت پر کردن خوب است اما اگر برای شنیدن یک اثر ادبی به سمت این رمان بیایید قطعا سرخورده خواهید شد
رمان «بادیگارد» داستان زنی به نام هانا بروکس است، مأموری حرفهای در زمینهی محافظت شخصی. او پس از گذراندن دوران سختی در زندگی شخصیاش، مأمور محافظت از یک ستارهی سینما به نام جک استیپلِتون میشود؛ مردی که از دید عموم کناره گرفته و حالا در مزرعهی خانوادگیاش زندگی میکند. برای پنهان ماندن مأموریت، هانا باید نقش دوستدختر جک را بازی کند — و همین نقشهی ظاهراً ساده، به مرور باعث شکلگیری رابطهای واقعی و صمیمی میان آن دو میشود. کتاب قشنگی بود دوستش داشتم.
این کتاب و بخصوص شنیدن نسخه صوتیاش (توسط سارا گرجی) برایم جالب و لذت بخش بود. اجرای گوینده بنظرم خیلی مسئولانه بود و با کنترل حس و انرژیاش در جاهای مختلف داستان، بخصوص درمورد کاراکتر اصلی (هانا)، همزاد پنداری با او و شرایط داستان را راحت و دلپذیر میکرد.
هم عاشقانه، هم بامزه، هم اکشن و درام و هم تراژدی و هم پایان خوش داشت؛ یجور پکیج جالب بود... خصوصا برای من که این کتاب را در دوره جنگ گوش میکردم، حواس پرتی مطلوب و خوشایندی بود:)
هم عاشقانه، هم بامزه، هم اکشن و درام و هم تراژدی و هم پایان خوش داشت؛ یجور پکیج جالب بود... خصوصا برای من که این کتاب را در دوره جنگ گوش میکردم، حواس پرتی مطلوب و خوشایندی بود:)
فکر میکنید بادیگارد کتابیست سراسر اکشن، ولی چنین نیست کتاب بیشتر مخصوص نوجوانان است، عاشقانهای همراه با طنز، بادیگاردی ریزه میزه و حرفهای که برای هنرپیشهای خوش تیپ و بلند قد انتخاب میشود و ماجراهایی عاشقانه و خنده دار برایتان به وجود میآورد، البته آخراش کمی هم چاشنی هیجان در آن وجود دارد، انتخاب موزیک وخوانش بسیار عالی سرکار خانم سارا گرجی این کتاب را برای شما شیرین تر میکند، تشکر میکنم به خاطر هدیه دادن این کتاب و سپاسگزارم.
یه رمان عاشقانه ست با حال و هوای شیرین و طنز ملایم. داستان دربارهٔ یه محافظ زنیه که باید از یه بازیگر معروف و جذاب مراقبت کنه، و کم کم بینشون یه رابطهٔ احساسی شکل می گیره. به زبان ساده، کتاب دربارهٔ عشق، اعتماد و رها شدن از ترس های قدیمیه. یه داستان سبک و دل گرم کننده ست که نشون می ده گاهی عشق دقیقاً وقتی پیدا می شه که کم تر از همه انتظارش رو داری. خوانش هم عالیه اصلا حواست رو از داستان پرت نمیکنه
در نگاه اول یک داستان عاشقانه بین دو انسان بالغ است که برای شنونده و یا خواننده کتاب برای دور شدن از روزمرگی و مشکلات بنظرم خوبه ولی با کمی دقت به موضوعاتی که توسط هانا، شخصیت اصلی زن داستان مطرح میشه، متوجه نکات آموزنده ای در باب احترام به خود، ایجاد حد و مرز در روابط و.. توضیح داده شده که برای نوجوانان بسیار آموزنده خواهد بود، در کل نکات خوب روانشناسی هم در برداشت. با سپاس از خوانش گر کتاب و تیم این کتاب صوتی.
رمان عاشقانه بادیگارد با صدای خانم گرجی
بسیار دلنشین بود...
داستان زیبا مفهمومی
دارای نکات اموزنده در روابط اجتماعی و عاطفی و داشتن عزت نفس
و جمع بندی عالی در پایان داستان
یک نکته عالی که در این کتاب بارها بهش اشاره شده بود در قالب داستان این بود که داشتن شخصیت و ذات خوب و قلبی زیبا به مراتب با ارزش تر از جسم پر از عمل و ارایشه که فقط دید کالا بودن و برای صاحبش به همراه داره
بسیار دلنشین بود...
داستان زیبا مفهمومی
دارای نکات اموزنده در روابط اجتماعی و عاطفی و داشتن عزت نفس
و جمع بندی عالی در پایان داستان
یک نکته عالی که در این کتاب بارها بهش اشاره شده بود در قالب داستان این بود که داشتن شخصیت و ذات خوب و قلبی زیبا به مراتب با ارزش تر از جسم پر از عمل و ارایشه که فقط دید کالا بودن و برای صاحبش به همراه داره
به عنوان یه رمان کمدی عاشقانه واقعا قشنگ و دوست داشتنی بود.
راستش این مدت رمانای دارک و سنگین زیادی خونده بودم و یکم حالم بد بود و الان که این کتابو تموم کردم حس میکنم دختر نوجوون درونم ذوق زدس و حالش خوبه!
از طرفیم واقعا کار سارا گرجی تو صدا گذاری این کتاب بی نظیرههههه.
خلاصه که منو یاد نوجوونیام و رمانای 98ia انداخت و کلی حالم خوب شد
ممنون از رادیو ماه آوا🌙
راستش این مدت رمانای دارک و سنگین زیادی خونده بودم و یکم حالم بد بود و الان که این کتابو تموم کردم حس میکنم دختر نوجوون درونم ذوق زدس و حالش خوبه!
از طرفیم واقعا کار سارا گرجی تو صدا گذاری این کتاب بی نظیرههههه.
خلاصه که منو یاد نوجوونیام و رمانای 98ia انداخت و کلی حالم خوب شد
ممنون از رادیو ماه آوا🌙
کتاب صوتی بادیگارد از داستانهای تخیلی بسیار عالی بود محتوای قصه باصدا و گویش خانم سارا گرجی دست دردست هم کتاب صوتی بسیار زیبایی رابرای مخاطبین کتابراه رقم زدند. ازاینکه یک زن درکنار ظرافتهای زنانه، روح لطیف و حساس میتواند شغل پرخطری مثل بادیگاردی داشته باشد و حتی ازعهده مهارتهای زرمی و درگیریهای جسمی خشن هم میتواند موفق باشد. از کتابراه وتمامی دست اندرکاران سپاس فراوان دارم،
کتاب بادیگارد همانطور که از اسمش پیداست با نقش اصلی بادیگارد شروع میشود، دختر بادیگارد با هنر پیشهای معروف آشنا میشود درست است که ایده کلیشهای و تکراری ست اما داستان عاشقانه کمدی بدور از هیجانهای منفی و اذیت کننده است بسیار روتین و ساده اما خیلی قشنگ و دوست داشتنی است از دسته داستانهای مناسب تینیجر هاست (این نوع داستانها طرفداران زیادی دارند) واقعا زیبا بود
بنظر من قلم خانم کاترین سنتر عالی بود. اکثر توصیف لحظه های کتاب رو حس میکردم بعضی جاها می خندیدم و بعضی جاهاش گریه میکردم. توی جزییات بسیار عالی بود. خوانش خانم گرجی هم واقعا بی نظیر بود همه ی این موارد باعث شد که کتاب مثل یک فیلم باشه برام که انگار داشتم میدیدمش. هر چی جلوتر میرفتم اشتیاقم به خواندن کامل کتاب بیشتر و بیشتر میشد در آخر از کتابراه هم خیلی ممنونم 🌹
یه کتاب رمانتیک و بدون ماجرا است که شما را پر از حس خوب میکند.
ساده است و پیچ و خمی ندارد و نثر روانی دارد. گوینده هم خوب اجرا میکند. بیشتر شبیه فیلمهای هالیوودی است با داستان اغرار آمیز، که خوتیپترین مرد دنیا عاشق سادهترین دختر دنیا با رفتارهای متفاوتش میشود.
برای برای سرگرمی خوب و است و ارزش یکبار شنیدن را دارد. ممنون از کتابراه عزیز و عوامل سازنده این کتاب
ساده است و پیچ و خمی ندارد و نثر روانی دارد. گوینده هم خوب اجرا میکند. بیشتر شبیه فیلمهای هالیوودی است با داستان اغرار آمیز، که خوتیپترین مرد دنیا عاشق سادهترین دختر دنیا با رفتارهای متفاوتش میشود.
برای برای سرگرمی خوب و است و ارزش یکبار شنیدن را دارد. ممنون از کتابراه عزیز و عوامل سازنده این کتاب
عالی و جذاب. هم سبک نویسنده برای بیان احساسات و افکار درونی خوب بود هم عالی ترجمه شده بود از همه مهمتر خوانش زیبا، مسلط و حرفهای خانم سارا گرجی بود که باعث شد جذب کتاب بشم و انگیزهای باشه برای پیاده روی هر روزهی صبحگاهی به شوق شنیدن کتاب بادیگارد.
داستان یک ضعفهای کوچیکی داشت که چون رمانیه برای سرگرمی میشه ازش گذشت. دستمریزاد تیم ماه آوا
داستان یک ضعفهای کوچیکی داشت که چون رمانیه برای سرگرمی میشه ازش گذشت. دستمریزاد تیم ماه آوا
چیزی که این کتابو جالب کرده اجرای عالی سارا گرجی و انتخابهای موزیکهای بین داستانه که کاملا با ریتم تناسب داره، کله داستان کتاب کلیشه است و هیچ حسه تازگی براتون نداره، کله داستانو اگر یک کتاب خوان حرفهای باشید میتونید پیشبینی کنید حتی اگر نه همه جزئیات ولی کلیات داستان دستتون میاد، ولی همانطور که بقیه دوستان گفتند برای زنگ تفریح بد نیست😁
کتابی است عاشقانه و سرگرم کننده، اما فراتر از آن چیزی به خواننده نمی دهد. نه کشف و شناخت جدیدی را به وجود می آورد نه راه را به مطالعات عمیقتر بعدی می گشاید. کشش داستان در حد متوسط است و به نظرم بیش از حد لازم ماجرا طولانی شده است. نمی توانم خواندن یا شنیدنش را به کسی توصیه کنم، در عین حال بر کسی که آن را جذاب می بیند خرده ای نمی گیرم.
باسلام کتاب با داستانی جالبو دوست داشتنی همراه روایتگری روان وزیبا، توصیه میکنم حتما کتاب رو بخونید یا گوش بدهید، قصه واقعی و پراز اتفاقات یهویی وجذابه، قهرمان قصه در گذر زندگی باواقعیات اطراف خود آشنا شده و علیرقم ناملایمات همچنان به زندگی و کار خود ادامه داده و در آخر بهترین ها را بدست می آورد، که باپایانی خوش و دلچسب همراه است.
اگه طرفدار فیلم های کمدی طنز باشید از این کتاب خوشتون میاد چون کاملا به همون سبکه . یک مقدار آبکی و قابل پیش بینی اما خب طرفدارهای خودش رو داره. یه جورایی زنگ تفریح و فاصله گرفتن از زندگی روزمره است. کار راوی عالی و بی نقصه. به شخصه هم کتاب ، هم راوی رو دوشت داشتم. ممنون از کتابراه واقعا بهترین اپلیکیشن کتابخوانی ❤️
صدای بانو سارا گرجی زیبا ودلنشین بود. رمان عاشقانهی بادیگار مطالب جالب روانشناسی خوبی بمن آموزش داد و این نکته که جذابیت شخصیت هانا برای همسرش فقط زیبایی ظاهرش نبود بلکه توانایی این زن در مورد برخورد با مشکلات، رفتار سنجیده با مخاطبان بود از نکتههای قابل ذکر داستان صوتی بود.
از کتابراه عزیزم سپاسگزارم.
از کتابراه عزیزم سپاسگزارم.
عالی بود متن خیلی روون بود و کشش خیلی بالایی داشت من این کتاب رو بعد از کتاب بینوایان شروع کردم و حس میکردم بعد از اون کتاب شاهکار خیلی ضعیف به نظر بیاد ولی واقعا این جوری نبودسبک کاملا متفاوت و شادی داشت و در عین حال پرکشش و جذاب و ممنون از گوینده بسیار خوب کتاب که عالی متن رو خوانش کردن
ممنون از کتابراه عزیز به خاطر هدیهی گرانبهاش. به نظرم بر عکس کامنتهایی که خوندم کتاب خیلی جذابی بود. موضوعش جدید بود و کشش کتاب برای اینکه دنبالش کنیم عالی بود. جواب تمامی سوالهامو اخر کتاب گرفتم. توصیف و ریزبینیش خیلی خوب بود. نمیگم کتاب فوقالعادهای بود ولی به جرأت میگم کتاب قشنگی بود. 🥰😍
بنظرم تو ژانر عاشقانه جزء کتابهای سطحی و نوجوان پسنده، موضوع داستان جدیده ولی خوب ساخته و پرداخته نشده بویژه در بخش دیالوگهای بین هانا بروکس و جک استیپلتون، تو این ژانر من کتابهای دزیره، ربکا، جین ایر و برباد رفته رو ترجیح میدم، خوانش کتاب و لحن راوی هم مثل خود داستان نوجوان پسنده.
دوستش داشتم سرگرم کننده بود وعلاوه برآن یک بار دیگر نشان میداد اولا همه انسانها در هر موقعیتی احتیاج (به دوست داشته شدن دارند و دوم اینکه خودمون رو دست کم نگیریم وسوم از روی ظاهر قضاوت نکنیم و یه عالمه چیز دیگه که هر کس میتونه برداشت خودش ررو داشته باشه به طور کل گوش دادن ان رو توصیه میکنم
خوبه (من هنوز تمامش نکردم) اما تا حدودی میتونم بگم جذبش شدم البته نه جذب خوده داستان بیشتر برام فانتزیهایی جالب بود که نویسنده نوشته بود به جزئیاتی دقت کرده بود که من خودم هیچ وقت تو زندگیم بهشون فکر نکردم در واقع انگار یه زاویه دید جدیده که آدم میتونه از یه پنجره جدید به زندگی نگاه کنه

این کتاب با تمرکز بر زندگی هانا بروکس، یک بادیگارد حرفهای اما ریزهمیزه و جک استیپلتن یک بازیگر مشهور هالیوود، مخاطب را به سفری پر از احساسات و خنده میبرد.
هانا بروکس، زنی قوی اما آسیبپذیر است که با چالشهای عاطفی و حرفهایاش درگیر است.
نثر روان و شوخطبعانهی نویسنده، همراه با لحظات عاطفی عمیق، باعث شده که کتاب هم سرگرمکننده باشد و هم تأثیرگذار.
داستان به زیبایی به موضوعاتی چون کنار آمدن با فقدان، اعتماد به دیگران و پذیرش خود میپردازد. رابطهی عاشقانهی هانا و جک، که در بستری از چالشهای شخصی و حرفهای شکل میگیرد، به خواننده یادآوری میکند که عشق میتواند در سختترین لحظات زندگی سراغ انسان بیاید.
این کتاب برای کسانی که به دنبال داستانی کمدی-عاشقانه ساده و روان و در عین حال معنادار هستند، گزینهای عالی است.