معرفی و دانلود کتاب صوتی عمارت قناس

معرفی کتاب صوتی عمارت قناس

به آگاتا کریستی اعتماد کنید! او کتاب صوتی عمارت قناس را به عنوان یکی از محبوب‌ترین رمان‌های خود معرفی می‌کند! روایتی که همچون بسیاری از داستان‌های جنایی با معمای یک قتل آغاز می‌شود، اما در ادامه به وقایعی گره می‌خورد که پیش‌بینی آن کار راحتی نیست. قتل یک تاجر مسن و پول‌دار، توجه پلیس را به سمت اهالی خانه و از جمله همسر جوان او می‌برد. این در حالی است که «سوفیا» نوه‌ی مقتول قصد دارد معما را به شکل دیگری حل کند.

درباره‌ی کتاب صوتی عمارت قناس

آیا عشق می‌تواند کلید حل یک معمای قتل باشد؟ «چارلز» به اصرار معشوقه‌ی خود وارد دالان‌های پیچیده‌ی یک پرونده‌ی جنایی می‌شود. پیدا کردن قاتل پدربزرگ «سوفیا»، حالا نه یک چالش ساده بلکه مسئله‌ای حیثیتی برای مرد جوان است. چارلز باید از پدرش، به عنوان رئیس اداره‌ی پلیس لندن کمک بگیرد تا کلید معما هر چه سریع‌تر گشوده شود و این آغازی برای اتفاقات مرموز بعدی در کتاب صوتی عمارت قناس (Crooked House)، رمان بانوی ادبیات جنایی آگاتا کریستی (Agatha Christie) است.

راز مسمومیت در سرسرای عمارت قناس

گرچه زندگی «اریستید لئونیدیز» سال‌ها به خوبی و خوشی گذشته بود، اما پیمانه‌ی عمرش با یک پایان تراژیک به سر رسید. تاجر متمول یونانی، در عمارت بزرگش در انگلستان جان باخته بود، در حالی که مرگش یک اتفاق معمولی به حساب نمی‌آمد. او بدون شک به قتل رسیده بود، آن هم با ماده‌ای سمی. برای کشتن شخصی با آن همه ثروت و میراث، علت و انگیزه کم نبود؛ اما پلیس به درستی نمی‌توانست انگشت اتهام را به سوی اطرافیان او دراز کند. هر کسی که به آن عمارت بزرگ رفت‌وآمد داشت، می‌توانست مسئول احتمالی مرگ آقای لئونیدیز باشد.

وقایع کتاب صوتی عمارت قناس، با ورود چارلز به آن خانه‌ی بزرگ، رنگ‌وروی متفاوتی می‌گیرد. او مدت‌ها با دختر خانواده یعنی سوفیا آشنا بود و فکر ازدواج با او را در سر داشت. با شنیدن خبر تراژیک قتل پدربزرگ، چارلز حالا بیش از هر زمانی نسبت به خانواده‌ی سوفیا احساس مسئولیت می‌کرد. از طرفی پدر چارلز یک مقام پلیس رده بالا بود و در این موضوع می‌توانست کمک خوبی برای او و حل مسئله‌ی خانواده‌ی لئونیدیز باشد. البته که پسر جوان خبر نداشت که با این تصمیم پا به چه محدوده‌ی خطرناکی می‌گذارد.

رازهای مگو در عمارت لئونیدیز؛ سفری به عمق ابهام

نباید از نویسنده‌ای همچون آگاتا کریستی انتظار داشت که سرنخ‌های معمای داستان خود را به همین زودی‌ها به مخاطب لو دهد. برعکس! نویسنده‌ی این رمان جنایی در هر فصل از داستان خود یک پیچش غافلگیرکننده‌ی تازه برای رو کردن دارد. به عبارتی می‌توان گفت حدس زدن ادامه‌ی ماجرای داستان عمارت قناس حتی برای خوانندگان پروپاقرص داستان‌های پلیسی و معمایی نیز کار راحتی نخواهد بود. شما نیز باید خود را برای تعلیق و ابهام بیشتر در فصل‌های بعدی این رمان شنیدنی آماده کنید!

با جدی‌تر شدن پرونده‌ی قتل تاجر ثروتمند، گزینه‌های جدی‌تری به عنوان متهم قتل روی میز رئیس پلیس قرار گرفت. اولین گزینه «برندا» بود، همسر مقتول که از قضا سن بسیار کم‌تری از خود او داشت؛ چیزی حدود پنجاه سال! اداره‌ی پلیس همچنین در قدم‌های بعدی روی نام «لارنس» دست گذاشت، معلمی که به‌طور مداوم به آن خانه رفت‌وآمد می‌کرد و امکان این که او پیرمرد را مسموم کرده باشد، کم نبود.

طلسم ازدواج در عمارت قناس! قاتل کجاست؟

ماجراهای رمان تحسین‌شده‌ی آگاتا کریستی در حالی پیش می‌رود که هیچ یک از اهالی خانه اجازه‌ی خروج از درهای عمارت را ندارند. در این بین، اوضاع رابطه‌ی سوفیا و چارلز که پیش از این نیز خالی از چالش نبود، چندان وضعیت مطلوبی ندارد. آن‌ها تا همان روز نیز زمانی زیادی را برای سر گرفتن مراسم ازدواجشان صبر کرده بودند؛ با وقوع این اتفاق شوم به نظر می‌رسید تمام آرزوهای دختر و پسر جوان برای رفتن به خانه‌ی بخت بر باد رفته باشد. تنها یک شانس دیگر وجود داشت. در حقیقت، تنها راه باز شدن گره بخت چارلز و سوفیا، گشوده شدن قفل معمای مرگ پدربزرگ بود.

پیشنهاد می‌کنیم شما نیز به خانه‌ی لئونیدیز پا بگذارید و حوادث آن را از نزدیک و با روایت شنیدنی رامین سلیمی و گروهی از گویندگان حرفه‌ای دنبال کنید. این کتاب با تلاش نشر صوتی موج کتاب و همکاری انتشارات گویا آماده شده و هانیه مهرمطلق یکی از بهترین ترجمه‌های موجود را از داستان به ثمر رسانده است.

نکوداشت‌های کتاب عمارت قناس

• چهل‌ونهمین کتاب آگاتا کریستی از نظر من یکی از هفت اثر برتر اوست. داستان مسموم شدن یک میلیونر سالخورده، فاسد و اهل شرق که به انگلستان آمده. در داستان شاهد خانواده‌ای از مظنونان هستیم که به طور دقیق و جذاب شخصیت‌پردازی شده‌اند. سرنخ‌های گمراه‌کننده‌ی داستان هوشمندانه است و به دل می‌نشیند. تعلیق بی‌وقفه و پایانی شوکه‌کننده و غافلگیرکننده، ضعف جزئی در انسجام ساختاری داستان را جبران می‌کند. (نقد نشریه‌ی The Observer)
• خود نویسنده نوشتن این رمان را «لذت محض» توصیف کرده بود؛ اثری که مدت‌ها در ذهنش شکل گرفته بود و تا پایان عمر، یکی از محبوب‌ترین کارهایش باقی ماند. همان‌طور که عنوان کتاب نشان می‌دهد، با یک قتل خانوادگی طرف هستیم و چه خانواده‌ی عجیب‌وغریبی! (رابرت بارنارد، منتقد ادبی)

اقتباس‌های سینمایی و هنری از کتاب عمارت قناس

• بین اقتباس‌های برگرفته از رمان عمارت قناس، می‌توان به یک سریال رادیویی اشاره کرد که در قالب مجموعه‌ای چهار قسمتی از BBC Radio 4 پخش شد و بعدها نیز به صورت نسخه‌ای نمایشی درآمد.
• فیلم سینمایی عمارت قناس نیز دیگر اقتباس شناخته‌شده از رمان آگاتا کریستی است که در سال 2017 به کارگردانی ژیل پاکه برنر به پرده‌ی اکران رفت.

کتاب صوتی عمارت قناس برای شما مناسب است اگر

• از طرف‌داران تریلرهای معمایی و به‌ویژه نمونه‌های کلاسیک از این ژانر مهیج هستید.
• می‌خواهید با آثار یکی از برترین نویسندگان جنایی دنیا یعنی آگاتا کریستی آشناتر شوید.
• به رمان‌های پلیسی با حال‌وهوای قتل‌های خانگی و اختلافات خانوادگی علاقه دارید.
• می‌خواهید کتاب تازه‌ای از ادبیات داستانی انگلستان به لیست مطالعات خود اضافه کنید.

در بخشی از کتاب صوتی عمارت قناس می‌شنویم

در موقعیتی بودم که کمی غیرعادی بود. دست‌کم باید گفت وضعیت نامتعارفی بود. ولی فرمانده هیچ‌وقت دنباله‌رو روال عادی کارها نبود. من ازلحاظ شغلی جایگاه و موقعیت خاصی داشتم. در اوایل جنگ با یکی از شعبه‌های ویژۀ اسکاتلندیارد همکاری کرده بودم. البته این مورد با آن‌یکی کاملاً فرق می‌کرد، ولی فعالیت‌های گذشته‌ام باعث شده بود که یک‌جور به‌اصطلاح مقام رسمی خاصی پیدا کنم.

پدرم گفت: «اگه قرار باشه قضیۀ این پرونده رو روشن کنیم، باید یه سری اطلاعات از این خانواده به دست بیاریم. همه‌چیز رو باید در مورد افراد این خونه بدونیم. باید اون‌ها رو از درون بشناسیم... نه از بیرون. تو کسی هستی که می‌تونه این اطلاعات رو برامون بیاره.»

خوشم نیامد. ته ‌سیگارم را داخل چهارپایه فلزی شومینه انداختم و گفتم: «من جاسوس پلیسم؟ منظورتون اینه؟ باید از سوفیا اطلاعات بیرون بکشم؟ از کسی که دوستش دارم و اون هم من رو دوست داره و بهم اعتماد داره؟... یا شاید من تصور می‌کنم که داره.»

فرمانده خلقش تنگ شد و به‌تندی گفت: «محض رضای خدا این‌قدر موضوع رو سرسری نگیر. اول اینکه، تو که فکر نمی‌کنی که عشقت قاتل پدربزرگش باشه؟»

«معلومه که نه. ایدۀ مزخرفیه.»

«خیلی خوبه، ما هم این‌طور فکر نمی‌کنیم. او سال‌ها از اینجا دور بوده و همیشه ارتباط دوستانه‌ای با اریستید داشته. حقوق و درآمد خوبی هم داره. این‌رو هم بگم که اریستید حتماً از شنیدن نامزدی سوفیا با تو خوشحال می‌شد و احتمالاً مهریه‌ای هم برای نوه‌اش در نظر می‌گرفت. ما به اون شک نداریم. چرا باید داشته باشیم؟ ولی از یه چیز مطمئن باش. اینکه اگه این قضیه روشن نشه، این دختر با تو ازدواج نمی‌کنه. با توجه به چیزهایی که به من گفتی، در این خصوص کاملاً مطمئنم. توجه داشته باش که این جرمیه که ممکنه هیچ‌وقت ثابت نشه. شاید تا حد زیادی متقاعد شده باشیم که زن اریستید و اون رفیقش تو این قضیه باهم همدست بودن... ولی ثابت کردنش یه بحث دیگه ا‌ست. تا این لحظه هنوز یه مدرک درست‌وحسابی نداشتیم که به مدیر دادستانی ارائه بدیم. تا وقتی یه مدرک قطعی علیه اون به دست نیاریم، اون همچنان مظنون می‌مونه. متوجه که هستی، نه؟»

فهرست مطالب کتاب صوتی