معرفی و دانلود کتاب زمینی

عکس جلد کتاب زمینی
قیمت:
۵۵,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب زمینی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب زمینی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب زمینی

او جوانی ایدئال است. تحصیل‌کرده، باهوش، منظم، با پشتکار. یک الگوی به‌تمام معنا. جوانی که بعد از سال‌ها زحمت و کوشش، در عرض دو ثانیه، با ماشین تصادف کرد و تمام. کتاب زمینی مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه، اجتماعی و طنزآمیز است که سعید بردستانی آن‌ها را نوشته و می‌کوشد مخاطبان خود را با زبانی کنایه‌آمیز و نگاهی انتقادی، به معضلات کمتر شناخته‌شده‌ی اجتماع آگاه کند.

درباره‌ی کتاب زمینی

به‌نظر شما یک آدم عادی، با دست خالی، همراه با ماشینی که استارتش مدت‌هاست خراب است، تانکری که حتی یک قطره آب درون آن نیست و منتهی‌الیه‌اش هم پوسیده، چه می‌تواند بکند؟ حتی اگر همه‌ی مردم او را «قهرمان شهر» صدا بزنند و روی نجات‌بخش بودنش حساب کنند، بدون امکانات و کم‌ترین وسایل اطفای حریق، چگونه می‌تواند از خاکستر شدن اسکله جلوگیری کند؟ این وضعیت مضحک و در عین حال بسیار دردآور که پدر او، در آن گرفتار شده، در داستان «بهترین آتش‌نشان دنیا» که یکی از قصه‌های کوتاه کتاب زمینی است، روایت می‌شود. سعید بردستانی چند نمونه‌ی دیگر از این داستان‌های کوتاه را هم در کتاب خود ارائه داده؛ نمونه‌هایی که نمی‌دانیم بیشتر باید با آن‌ها گریه کنیم یا بخندیم!

یکی از قصه‌های کتاب زمینی «جوانشیر» نام دارد. جوانشیر نام مردی متأهل با زندگی نسبتاً معمولی و بسیار ملال‌آور است. هیچ‌گاه نه خطری به‌سراغش آمده و نه همای سعادت بر شانه‌اش نشسته! زندگی او بر روی خطی بی‌حرکت و بی‌مقصد، ایستاده و نه قصد سقوط دارد و نه صعود! جوانشیر از کودکی‌اش آرزو داشته که «یک چیزی» بشود. او بالغ بر پنجاه، شصت سال منتظر لحظه‌ای بوده که از آن موقع به بعد، ناگهان به فرد مهمی تبدیل شود و دیگر یک «دستیار فیلم‌بردار» نباشد، اما تاکنون سرو کله‌ی آن لحظه پیدا نشده است. اوضاع وقتی به یک فاجعه‌ی تمام‌عیار تبدیل می‌شود که او در اداره‌ی برق شغلی پیدا می‌کند: شغل بالا رفتن از دکل و برطرف کردن مشکل فرستنده‌ها.

اگر کلاغ‌ها وجود نداشتند، این شغل می‌توانست برای جوانشیر نقطه‌ی عطف تمام دوران حرفه‌ای و حتی زندگی شخصی‌اش تبدیل شود، اما خراب کردن لانه‌ی کلاغ‌ها برای رفع مشکل فرستنده‌ها، اعلان جنگ با این موجود است؛ آن هم موجود باهوشی که شتر در برابر او، بخشنده و مهربان محسوب می‌شود. سعید بردستانی با نگاهی طنزآمیز و مملو از نقد اجتماعی، به ما نشان می‌دهد آدم‌ها تا چه اندازه تحت‌تأثیر محیط هستند و خوشبختی یا شوربختی انسان‌ها، کاملاً به محیط زندگی آن‌ها وابسته است.

کتاب زمینی که داستان‌های کوتاه و طنزآمیزی را دربردارد، در انتشارات هیلا به‌چاپ رسیده است.

کتاب زمینی برای شما مناسب است اگر

  • به خواندن داستان‌های کوتاهی که وجه طنزآمیز بالایی دارند و موقعیت‌های ریشخندآوری را روایت می‌کنند، علاقه دارید.
  • از مطالعه‌ی موقعیت‌ها و فضاهایی که تفاوت چندانی با زندگی معمولی بسیاری از ما ندارند و وضعیتی آشنا را توصیف می‌کنند، لذت می‌برید.
  • داستان‌هایی که علاوه‌بر کوتاه و طنزآمیز بودن، دارای ابعاد اجتماعی نیز هستند و می‌کوشند تا جامعه را مورد تحلیل و نقد قرار دهند.

در بخشی از کتاب زمینی می‌خوانیم

نگاهى به دور و بر ماشین انداخت و بنا گذاشت به فحش دادن. بادِ دو حلقه از لاستیک‌ها را خالى کرده بودند. فوراً چرخ را باد کردند. پدر پرید پشت فرمان و داد زد: «یالاّ! هل بدید.» دهان همه باز ماند. «مگه استارت نداره!؟» پدر مصمم داد زد: «چند وقته خرابه.» لب و لوچه همه آویزان شد. «حالا کى این جنازه رو هل بده!» همه شروع کردند به هل دادن. اما ماشین روشن نشد. ماشین گناهى نداشت. چند وقتى بود که روشن نشده بود و هیچ حسابى روى او نمى‌شد کرد. وقتى پدر به ماشین فحش داد و با مشت کوبید روى فرمان، ماشین غیرتى شد و با صدایى چندش‌آور مثل گرفتن خلط گلو روشن شد، اما چند لحظه بعد رم کرد و به سمت مخالف اسکله راه افتاد. همه داد زدند: «اسکله این‌وره، هِییى!» پدر هم داد زد: «مگه با تانکر خالى هم آتش خاموش مى‌کنن؟!» همه گفتند: «نه.» پدر هم گفت: «نَکمه!» و به مأموریتش ادامه داد.

پدر راست مى‌گفت. آخرین بارى که تانکر را پر آب دیده بودم توى بى‌آبى پیرارسال بود. مردم سراسیمه گالن‌به‌دست و دیگ‌به‌دست و آفتابه‌به‌دست به دیدار قهرمان مى‌آمدند و آب مى‌بردند. آن چند روز خانه ما بروبیایى داشت. همه مرا به اسم کوچکم صدا مى‌زدند. همه مى‌خواستند با من رفیق شوند. حتى آدم‌هاى خیلى‌خیلى بزرگ‌تر از خودم مرا به اسم کوچکم صدا مى‌زدند. توى آن غاشیه حتى گربه ما هم مهم شده بود.

فهرست مطالب کتاب

جزیره من
جوانشیر
نقطه
مصاحبه
سه ماهیگیر
بهترین آتش‌نشان دنیا
در ستایش پنجره
بسى عاشقانه
کالاى فرهنگى

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب زمینی
نویسنده
ناشر چاپیانتشارات هیلا
سال انتشار۱۴۰۴
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات71
زبانفارسی
شابک978-622-6662-48-2
موضوع کتابکتاب‌های داستان کوتاه ایرانی، کتاب‌های داستان و رمان اجتماعی ایرانی، کتاب‌های داستان و رمان طنز ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب زمینی

هیچ نظری برای این کتاب ثبت نشده است.

راهنمای مطالعه کتاب زمینی

برای دریافت کتاب زمینی و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.

👋 سوالی دارید؟