نقد، بررسی و نظرات کتاب یادداشت‌های زیرزمین و شب‌های روشن - فئودور داستایوفسکی

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
جمال سلیمانی
۱۴۰۴/۰۸/۱۸
داستایوفسکی کتاب شب های روشن را در ایام جوانی خود روایت کرده است. در این اثر زندگی جوانی بی نام و نشان و منزوی روایت شده که تنها دلخوشی آن مشاهده ظاهر زندگی دیگران و خیال پردازی و سیر در رویاهاست. یکی از شب ها هنگامی که جوان در راه بازگشت به خانه است. روی پلی کنار رودخانه به دختری جوان بر می خورد. جوان در نگاه اول عاشق و دلباخته دخترک می شود، جوان که تاکنون هیچگونه ارتباطی با خانم ها در دنیای واقعی نداشته، مردد از برقرای ارتباط با دختر می باشد، اما بر حسب اتفاقی با دختر ارتباط برقرار می کند و با هم مشغول به سخن گفتن شده و از خاطرات زندگی خود تعریف می کنند و رفته رفته احساس امید و دلبستگی در جوان بیشتر نمود پیدا میکند. اما در اثر دوم (یادداشت های زیر زمینی) ما شاهد هستیم که داستایوفسکی به واسطه چشیدن سرد و گرم زندگی به پختگی بیشتری دست یافته است. این اثر یادداشت های فردی را به تصویر کشیده که میان خودش و جامعه شکافی عمیق احساس می کند. فرد به علت فقر به زیرزمین خود پناه برده و زندگی خود را در انزوا به سر می برد. فرد در زندگی خود با مصیبت های زیادی دست و پنجه نرم کرده و عاری از هرگونه احساس عشق یا امید به زندگی است و تنها تفریح و سرگرمی او این است که از زیرزمین خود خوانندگان اثرش را مخاطب قرار داده و شکایت این دنیای بیرحم را پیش آن ها ببرد. داستایوفسکی در این اثر خواننده را با حقایق تلخ و انکار ناپذیری مواجه می کند. این که دنیا برای تمام افراد به عدل و مساوا پیش نمی رود و ثروت و نام خانوادگی شخص تاثیر به سزایی در رسیدن به موفقیت شخص دارد، هر چند که او فردی ناتوان و نادان باشد. مطالعه این اثر به دوستداران ادبیات کلاسیک روسی به ویژه طرفداران آثار داستایوفسکی پیشنهاد می شود.
Negin
۱۴۰۴/۰۴/۰۱
کتاب زیبایی بود برا آشنایی با قلم داستایوفسکی کتاب خوبی کتاب دیگری از این نویسنده نخوندم و اولین کتاب ولی چیزی که فهمیدم داستایوفسکی بیشتر از این که روی داستان تمرکز کنه تو اینجا حس با کلمات در نویسنده تمرکز کرده خیلی نباید منتظر پایان داستان باشی در مسیر باید از متن و جمله ها لذت ببری البته این نظر شخصی منه
یاسین مسعودی
۱۴۰۲/۰۴/۲۶
از حالا به بعد فیودور داستایفسکی بهترین نویسنده عمرمه.
وقتی می‌خونمش، هر صفحه حکم یک پله به رویا رو داره، و وقتی به آخرین پله می‌رسیم سقوط می‌کنیم به واقعیت.
واقعیتی که تلخ تر از هزار رویای تلخه. چون دیگه رویایی در کار نیست.
محمد
۱۴۰۴/۰۳/۲۳
برام عجیب بود که تو یه سری موقعیت‌ها حس همزادپنداری باهاش داشتم. حس‌هایی عمیق آغشته به تنهایی و انزوا شخصی که از همه چیز بدون دلیل امتناع می‌کنه و هیچ چشم داشتی به آینده بهتر نداره...
محمدمهدی اسدیان
۱۴۰۳/۱۱/۰۷
کتاب خوبی بود و ترجمه‌ی خوبی هم داشت ارزش خوندن و وقت گذاشتن رو داره داستان سرگرم کننده‌ی هم داره و تقریبا آدم رو مجذوب خودش میکنه حتما آدم باید یکبار بخونش
زینب انسان
۱۴۰۳/۰۴/۲۵
ترجمه روان نبود. بیشتر جملات طولانی هستن و باید دوباره بخونی تا متوجه بشی ضمنا توی اطلاعات نوشته نشر مجید اما روی کتاب نشر به سخن هستش
Aion
۱۴۰۴/۰۴/۱۱
خیلی عالی بود
تمام کتاب‌های داستایوفسکی عالیه
مهدیه حق پرست
۱۴۰۱/۰۵/۱۴
داستایوفسکی واقعا نویسنده عالیِ
شیوا جامی
۱۴۰۳/۱۱/۲۶
خیلی زیبا و احساسی بود.
👋 سوالی دارید؟