معرفی و دانلود رایگان کتاب صوتی سیاه رنگی
برای دانلود قانونی کتاب صوتی سیاه رنگی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی سیاه رنگی
کتاب صوتی سیاه رنگی نوشتهی الهام سلاطی کتابی شامل چند داستان کوتاه است که هر کدام از این قصهها، حول محور موضوعاتی همچون گذر عمر و زمان، رفتن و تجربه کردن، عاشق شدن و غیره در جریاناند.
دربارهی کتاب صوتی سیاه رنگی
کتاب حاضر شامل داستانهایی کوتاه است که هر کدام به موضوع خاصی میپردازند. در اولین داستان این کتاب صوتی با عنوان «رنگین کمان»، که در آن از نمادهای بسیاری نیز استفاده شده، ماجرای آدمکی را میشنویم که در میان یک فرش هزاررنگ زندگی میکند. سهم آدمک از زندگی، بخش سیاه فرش بوده و او در همان ابتدای داستان درمییابد که علت خستگی مداومش، ماندن در رنگ سیاه فرش است. برای همین نیز تصمیم میگیرد تا راه بیفتد و جهان فرش را بگردد تا بلکه چیزی جز سیاهی و خستگی از زندگی نصیبش شود.
آدمک راه زیادی را میپیماید تا در نهایت به جایی میرسد که تنها رنگ سرخی به چشم میخورد. رنگ تمام تار و پودهای فرش در این نقطه سرخ است. او در این محل، به آدمک دیگری شبیه خودش هم برخورد میکند که از بس راه رفته، پاهایش خونین شده و از رنگ خون اوست که این بخش از فرش قرمز شده است. آن آدمک که همهجا را گشته، به او توصیه میکند که به راهش ادامه بدهد، چرا که بعد از این رنگهای شگفتانگیز دیگری نیز وجود دارد که هر کدام ساکنان خاص خودشان را دارند.
آدمک به حرف دوست تازهاش گوش میدهد و به رفتن ادامه میدهد. در نهایت به بخشی میرسد که همهجایش سبز است. در این بخش، آدمکی هم دیده میشود که در بین تاروپود سبز فرش مدفون شده؛ همچون درختی که در میان سبزی جنگل ریشه دوانده باشد. آدمک اول از دوست تازهاش میخواهد تا او را در ادامهی این سفر همراهی کند، اما او که آنقدر آنجا مانده که ریشه کرده، دیگر پایی برای رفتن ندارد و نمیتواند از جایش تکان بخورد...
کتاب صوتی سیاه رنگی کاری از نشر صوتی خانه داستان چوک است. این کتاب را با صدای مهدی رضایی میشنویم.
کتاب صوتی سیاه رنگی برای شما مناسب است اگر
- به داستانهای کوتاه فارسی علاقه دارید.
- به دنبال کتابی با مجموعه داستانهای کوتاه صوتی میگردید.
در بخشی از کتاب صوتی سیاه رنگی میشنویم
در میان تار و پود قالیچهای آدمک بسیار کوچک خستهای زندگی میکرد. او تمام عمرش را کنار یک نخ بلند در خواب گذرانده بود. اطراف آدمک پر بود از این نخهای سربهفلک کشیدهی سیاهرنگ که شاخههای کرکی باریک و قطورشان را به همهجا کشانده بودند. این فضای تماماً سیاه همان چیزی بود که آدمک را از وقتی که به یاد داشت خوابانده بود. اما یک روز از خواب بیدار شد و پلکهای سنگینش را به سختی از هم باز کرد. متوجه شد خستگی و کسالت ناشی از این خواب طولانی ذرهذرهی جسمش را فرا گرفته و بالاخره توانسته طاقتش را طاق کند. پس اخمهایش عمیقتر شدهاند. با کلافگی پاهایش را تکان داد و قبل از اینکه سیاهی و سکوت بتواند او را به خواب برگرداند، غلتی خورد و روی شکمش افتاد. چنگهایش را در زمین قالیچه فرو کرد و بعد از چند بار تلاش از جایش بلند شد.
آدمک دریافت که حتی از خوابیدن هم خسته شده است. او برای اولین بار تصمیم گرفت راه برود. پس به راه افتاد. روزهای بسیاری را با وجود خستگی زیادش بدون هیچ توقفی در میان سیاهی راه رفت. رفت و رفت و رفت تا یک روز که سرش را پایین انداخته بود و گامهای بیرمق خودش را تماشا میکرد، اتفاق تازهای افتاد. در یک لحظه همه چیز در مقابلش به رنگ قرمز درآمد. نخهای بلند، کرکهای قطور و باریک، زمین و تمام فضای بزرگی که در مقابل خودش میدید قرمز شده بودند. آدمک ایستاد و برای چند لحظه همه جا را با چشمان سرخش تماشا کرد. قلبش به تندی میتپید. هیجان تمام وجودش را دربرگرفت. قدمهایش تندتر شدند و بعد از چندی راه رفتن اتفاق تازهتری افتاد. نفسنفس میزد و به تندی گام برمیداشت.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی سیاه رنگی |
نویسنده | الهام سلاطی |
راوی | مهدی رضایی |
ناشر صوتی | خانه داستان چوک |
سال انتشار | ۱۴۰۴ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۱ ساعت و ۸ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای صوتی داستان کوتاه ایرانی |