نظر خاطره برای کتاب مزاحم

مزاحم
خاطره
۱۴۰۴/۰۹/۰۲
00
یکی از بزرگترین انگیزههای من برای کتابخوانی داستانهای بی نهایت جذاب مک فادن است که باعث میشه روزی چندبار به کتابراه سر بزنم ببینم اثر جدیدی از فریدا هست یانه. این داستان روانشناختی دلهرره آور، شمارو تا مرز سکته پیش میبره. داستان با دو شخصیت پیش میره، یکی دختری دوازده ساله به نام الاست که پدر نداره وبا مادری زیبا اما روان پریش زندگی میکنه که الا رو به بدترین نحو شکنجه میده و علاقه مفرط به جمع کردن زباله و اندوختن مواد فاسد داره عین موش. الا دختر باهوشی که نمرات خوبی میگیره اما تنهاست و هیچ کس در مدرسه باهاش دوست نمیشه تا اینکه طی حادثهای با پسری که مثل خودش باهوش اما تنهاست دوست میشه.... شخصیت دوم داستان معلمی اخراج شده است که به جنگلی دور افتاده پناه برده و تو یه کلبه درب وداعون با یه صاحبخونه هیز وچندش زندگی میکنه تا یه شب طوفانی که هولناکترین ماحراها پیش میاد.... با خوندن هر خط داستان نفستون بند میاد و هر خط انتظار حادثهای شوم رو دارید. تعلیقهای زیاد وماهرانه و دلهره و ترس و حس هم ذات پنداری با شخصیتها و فصلهای خیلی کوتاه ونداشتن کوچکترین حاشیه نویسی واضافه گویی از هنرهای ملکه داستانهای روانشناختی ترسناک، خانم مک فادن است. این داستان شاهکارنفس گیر و بی نطیر رو از دست ندید
هیچ پاسخی ثبت نشده است.