داستان روایتی از آقایانی خودخواه و زورگو برای خانواده و همسر خود است و خانومهایی که از خود هیچگونه شخصیت با ثباتی ندارند و به خواستههای ظالمانه و گاه تحقیر آمیز اینگونه آقایان تن میدهند و خانومهایی که از این آب گل آلود ماهی میگیرند. در زندگی مشترک همه تصمیمها باید بین خانوم و آقا مشورت شود و بعد تصمیم نهایی گرفت اینگونه که خاستهها یک طرفه باشد زندگی مشترک ادامهای نخواهد داشت. در میان جنگ بین زن و شوهر متاسفانه آدمهای حقیر و کوچک که اتفاقاً دوست و آشنا هستند با زوجین در این میانه یا آتش بیار معرکه میشوند یا مانند داستان سو استفاده میکنند از دوستان خود...
ممنونم از کتابراه
ممنونم از کتابراه