یه چیز خیلی رقت انگیز دربارهی عارفایی که حرفاشونو میفروشن وجود داره. اول میگم این حرفی که میگن در لحظه زندگی کنیم، و مدیتیشن، اینا چیزای خوبی هستن درست، ولی ما اینارو میدونیم. همش تکراره همینه به اشکال مختلف. اما این چندمین کتابیه که از این مدل عارفها میخونم و چیزی که به شدت منزجر کننده ست اینه که اونا علم پزشکی و روانشناسی رو کارا نمیدونن، درحالیکه خودشون هیچ راهکار عملی به درد بخوری برای شرایط مختلف زندگی ندارن، و تنها راهکارهایی که میگن هم از همون علم روانشناسی استفاده شده. و از اون بدتر که هنر از دیدگاهشون همچین چیز با ارزشی نیست، که نشون میده قطعا هیچی از هنر حالیشون نیست. علم و هنر با ارزشترین چیزای دنیا از نظر این عارفا چیز خاصی نیستن، آره حتما همه بیان حرفای شمارو گوش بدن و بهتون پول بدن. خودشون میگن که بودا هم نون و غذاشو از مردم میگرفته!
یاد یه قشر خاصی میوفتم وقتی اینارو میبینم
یاد یه قشر خاصی میوفتم وقتی اینارو میبینم