معرفی و دانلود کتاب افسانه‌های دنیای واقعی غیرواقعی

معرفی کتاب افسانه‌های دنیای واقعی غیرواقعی

در کتاب افسانه‌های دنیای واقعی غیرواقعی نوشته‌ی میلاد باقری، بار دیگر نیروهای اهریمنی از خفا سر بر می‌آورند و آرامش و امنیت را تهدید می‌کنند. این کتاب رمانی فانتزی از دنیای جادوگران و تقابل جادوی سیاه و جادوی سفید است که شما را با داستانی شگفت‌انگیز درگیر کرده و با موضوعاتی چون جنگ قدرت‌ها برای تصاحب قلمرو، انتخاب‌های دشوار و تلاش برای برقراری صلح و آرامش روبه‌رو می‌کند.

درباره‌ی کتاب افسانه‌های دنیای واقعی غیرواقعی

در سیاره‌ای به نام L.H که دو برابر زمین است و شباهت زیادی به زمین دارد، شهری به نام تیر وجود دارد که دو طایفه از جادوگران در آن زندگی می‌کنند. یکی به نام پرنده‌ی آبی و دیگری به نام بلک گلین. جادوگران پرنده‌ی آبی، به رهبری مردی به نام آرتور در قسمت شرقی شهر زندگی می‌کنند و با حفاظت از طبیعت، کاشت درخت و ارائه‌ی خدماتی به دیگر انسان‌ها امنیت و آرامش را به طبیعت و انسان‌ها هدیه می‌دهند. در مقابل، بلک گلین به رهبری مردی به نام جاستین در سمت غربی شهر زندگی می‌کنند و با برگزاری آیین‌های هراسناک، قربانی کردن حیوانات و پرندگان و ریختن اجساد آن‌ها در رودخانه حس ترس و ناامنی ایجاد می‌کنند. سرانجام یافتن اجساد مرده در رودخانه، پرنده‌ی آبی را به خشم می‌آورد و پس از تشکیل مجمعی به رهبری آرتور، آن‌ها تصمیم می‌گیرند تا بلک گلین را از شهر اخراج کنند.

در یک رویارویی میان دو قبیله، جاستین، با وجود مخالفت مردمانش، می‌پذیرد که شهر را ترک کنند. او برای آنکه مکانی جدید برای خود و قبیله‌اش پیدا کند، نیرویی شیطانی، به نام آلاندیل را که در صندوقچه‌ای قدیمی محبوس شده، آزاد می‌کند تا از او برای انتخاب سرزمینی جدید برای سکونت مشورت بگیرد. آلاندیل، به او خبر از مکانی می‌دهد که میعادگاه جاستین و مردمانش با ارباب، دارگالیون بزرگ، است. دارگالیون، کسی که نسل‌ها پیش جادوی سیاه را به جادوگران آموخته و مدت‌ها کسی از وجودش خبری نداشته، حالا با جمعیتی از جادوگران آماده‌به‌خدمت بار دیگر خواهد توانست نیروهای پنهان خود را آشکار کند و تهدیدی برای آرامش و امنیت در دیگر قلمروها باشد. کتاب افسانه‌های دنیای واقعی غیرواقعی، رمانی فانتزی از میلاد باقری است که در دنیایی خیالی و جذاب از تقابل نیروهای خیر و شر شکل گرفته و جدال آن‌ها را برای کسب قدرت نشان می‌دهد.

خلق جهان داستانی و شخصیت‌های خاکستری در افسانه‌های دنیای واقعی غیرواقعی

میلاد باقری در کتاب افسانه‌های دنیای واقعی غیرواقعی، از همان آغاز خواننده را وارد فضایی اساطیری همراه با نیروهای جادویی کرده و جهانی دقیق و پیچیده برای داستان خود خلق می‌کند؛ جهانی که ساختارهای اجتماعی و فرهنگی مستقل خود را دارد و در عین اینکه فراتر از واقعیت‌های ملموس است، برای خواننده باورپذیر و قابل درک می‌نماید. نویسنده به‌آرامی از فضای آرام و امن اولیه گذر می‌کند و با طرح درگیری میان دو گروه از جادوگران، خواننده را با جهان خیالی داستان گره می‌زند. شخصیت‌هایی که میلاد باقری خلق کرده، شخصیت‌هایی خاکستری هستند که در کنار ترس، خشم، تعصب، عشق و حسرت مجبور می‌شوند تصمیماتی علی‌رغم میل باطنی خود بگیرند و این تصمیمات خطرات و تبعات سنگینی را متوجه گروه وسیعی افراد می‌کند.

کتاب افسانه‌های دنیای واقعی غیرواقعی رمانی فانتزی، تخیلی و جذاب درباره‌ی جادوگران، نیروهای اهریمنی و جادوی سیاه است که با موضوعات بسیاری از زندگی، مرگ، عشق و نفرت ترکیب شده است. نشر موج که رمان‌های بسیاری در ژانر فانتزی منتشر می‌کند، با چاپ این کتاب انتخابی نو و جذاب در اختیار کسانی قرار داده که به داستان‌های فانتزی درباره‌ی رویارویی نیروهای جادویی علاقه‌مندند.

کتاب افسانه‌های دنیای واقعی غیرواقعی برای شما مناسب است اگر

• نوجوان یا بزرگسال هستید و از داستان‌های فانتزی حماسی درباره‌ی نیروهای اهریمنی و جادوی سیاه لذت می‌برید.
• به داستان‌هایی با جهان‌های خیالی و پیچیده و شخصیت‌های خاکستری علاقه‌مندید.
• رمان‌هایی برایتان جذابیت دارد که با رخدادهای پیچیده و شخصیت‌های متعارض شما را در خود غرق و با خود درگیر می‌کنند.

در بخشی از کتاب افسانه‌های دنیای واقعی غیرواقعی می‌خوانیم

شب آرام‌آرام در حال گذشتن بود؛ ولی در این میان عده‌ای بودند که گویا منتظر این رخداد طبیعی بودند و برایشان این ماه‌گرفتگی اهمیت داشت. در آن شب عجیب، جادوگران گروه بلک‌گلین می‌خواستند، مراسمی شومی را انجام دهند؛ ولی برای این کار نیاز به قربانی‌هایی داشتند و چندین و چند حیوان؛ از جمله چند گاو و پرنده را برای قربانی‌کردن گرفته بودند، گویا از قبل می‌دانستند که قرار است، این ماه‌گرفتگی شکل بگیرد.

بعد از انجام مراسم، خودشان باید اجساد این حیوانات و پرندگان را در رودخانه‌ی شهر می‌ریختند و ازقرار معلوم باید این کار را در خفا انجام می‌دادند؛ اما از قضا آن چند جوان آن‌ها را دیده بودند که دارند، اجساد آن موجودات را به داخل رودخانه می‌ریزند که حسابی هم باعث شده بود، بترسند.

آن شب عجیب با تمام مسائلش گذشت و صبح روشن فرا رسید! فردای آن روز آن جوانان این موضوع را به دیگران گفتند و مردم با جست‌وجو در مسیر رودخانه، اجساد حیوانات را پیدا کردند و از صحت این موضوع مطلع‌شدند، مردم هم که حسابی ترسیده بودند، جلسه‌ای را تشکیل دادند که برای این موضوع و در کل جادوگران سیاه چاره‌ای پیدا کنند و یا کلاً از شرشان خلاص شوند؛ زیرا این رفتارهایشان واقعاً برای همه ترسناک شده بود و دیگر مردم احساس امنیت نمی‌کردند. باید راه‌حلی را پیدا می‌کردند، به‌همین‌خاطر بزرگان شهر به سمت محله‌ی گروه پرنده آبی رفتند تا با آن‌ها در این مورد مشورت کنند.

جلسه‌ای در سالن تجمعات گروه پرنده آبی تشکیل می‌شود و بزرگان شهر و بعضی از جادوگران گروه پرنده آبی هم همگی در این جلسه شرکت کردند و به بحث درمورد کار دیشب جادوگران سیاه می‌پردازند.

بعد از چند ساعت صحبت‌کردن راجع‌به این موضوع، عده‌ای خواستارِ کشتن آن‌ها بودند؛ ولی بعضی‌ها به‌خصوص آرتور چشم‌آبی، نظر دیگری داشتند.

به عقیدۀ آرتور: «کشتن آن‌ها خیلی زیاده‌روی بود.» برای همین همگی تصمیم گرفتند که جادوگران گروه بلک‌گلین را از شهر اخراج کنند و همین‌طور تمام اختیارات و زمین‌های کشاورزی آن‌ها را بگیرند.

در آخر همگی با این تصمیم موافقت کردند؛ زیرا این اولین‌باری نبود که جادوگران سیاه مردم را می‌ترساندند! عده‌ای از مردم بعد از آن جلسه با چوب، چماق و شمشیرها و ابزارهای کشاورزیشان با همراهی عده‌ای دیگر از جادوگران گروه پرنده آبی به سراغ آن‌ها رفتند.

آرتور جلوتر از همه داشت می‌رفت و کوین جوان هم پشت سر او قدم برمی‌داشت، وقتی آن‌ها به محلۀ جادوگران سیاه رسیدند، اعضای گروه بلک‌گلین همگی داشتند به بقیه مردم چپ‌چپ نگاه می‌کردند.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه مولف
فصل یک
بخش یک: عصر تاریکی
فصل دوم
شش ماه بعد
بخش سه: جوانه زدن