معرفی و دانلود کتاب تاریخ ماریخ مستطاب سبیل: کتاب سوم مجموعه تاریخ ماریخ مستطاب
برای دانلود قانونی کتاب تاریخ ماریخ مستطاب سبیل و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب تاریخ ماریخ مستطاب سبیل: کتاب سوم مجموعه تاریخ ماریخ مستطاب
اگر یک روز صبح از خواب بپری و ببینی سبیلت (اگر سبیلی داشته باشی) ناپدید شده، همانجا میفهمی چرا پدربزرگهای قدیم نصف عمرشان را صرف نوازش همین چند تار موی ناقابل میکردند. در کتاب تاریخ ماریخ مستطاب سبیل نوشتهی شرمین نادری، میرویم سراغ روزگاری که یک ذره سبیل میتوانست جنگ راه بیندازد، اعتبار بسازد یا بیآبرو کند و یا دلها را ببرد. اینجا سبیل فقط سبزی پشت لب نیست؛ بلکه حکم پرچم، سند، گرو، اسلحه و خیلی چیزهای دیگر را دارد! پس بفرمایید داخل… که اینبار تاریخ را به جای نیمکتهای حوصلهسربر مدرسه قرار است از پشت سبیل نگاه کنیم.
دربارهی کتاب تاریخ ماریخ مستطاب سبیل
ما نمیدانیم چندتا کتاب در طول تاریخ برای سبیل و سبیلوها نوشته شده و چقدر به این تار موهای نازنینِ فرخورده توجه شده است، اما در کتاب تاریخ ماریخ مستطاب سبیل، حسابی قرار است نازش کشیده شود. اینجا سبیل قهرمان قصههاست. گاهی نقش شمشیر را دارد، گاهی سند افتخار، گاهی گروی وام و گاهی هم عامل جنگهای پرمصیبت خانوادگی... شرمین نادری با همان زبان شیرین و بامزهی همیشگی، ما را به روزگاری میبرد که سبیل نشانهی مردانگی بود و اگر کسی سبیلش را میتراشید، باید دستکم سه روزی را در خانه مینشست تا نکند کسی با آن وضع ببیندش و آبرویش برود.

در این کتاب قدمبهقدم میان قصههای عجیب و واقعی راه میرویم؛ از سبیلهای سفیدِ برفگون که پدربزرگها مثل پرچم افتخار جلو صورتشان تاب میدادند، تا سبیلهای ترسناکِ جنگاورانی که آنقدری بلند بود که از پشتسرشان گرهاش میزدند. از روزگاری که مردها برای یک تار سبیل قسم میخوردند، تا زمانی که زنهای دربار قاجار سبیل نازک پشت لبشان را یکی از ملاکهای زیبایی و دلرباییشان میدانستند.
سبیلها در گذر تاریخ، از پرچم افتخار تا رازهای دربار
نویسنده همینطور که داستان سبیلها را تعریف میکند، از حقایق تاریخی هم پرده برمیدارد؛ جایی از نقاشیهای دورهی زندیه میگوید که کافی است ببینیشان تا متوجه شوی یک تار سبیل چقدر میتوانسته مهم باشد و حتی موجب حسودی و بکُشبکُش در تاریخ شود. جایی دیگر روایت میکند که بعضیها سبیلهایشان را چنان چرب میکردند و روغن میمالیدند که نصف مشکلات مملکت در همان سبیل چربکردنها حل میشده و یکجاهایی هم زیرکانه اشاره میکند که آن وسطها خیلی از خرابکاریها زیرسبیلی رد میشده و زیرسبیلی ردکردن از همان موقعها باب شده است.
وسط همهی این روایتها، تصویرگر کتاب هم بیکار ننشسته؛ هر سبیل آنقدر بامزه و دقیق کشیده شده که آدم دلش میخواهد یک لحظه برود جلوی آینه ببیند آیا این مدلها به صورت خودش میآید یا نه. از سبیل فرفری و چخماقی گرفته تا سبیل هیتلری، سبیل بالمگسی، سبیل دستهموتوری، یا همین سبیلهای قجری که انگار جاروی فراش مدرسه را چسباندهاند به لبشان.
خلاصه که سبیلها هم عالمی برای خودشان دارند؛ عالمی پر از قصه، غرور، شوخی، بازی و سیاست. پس اگر میخواهید بفهمید چرا سبیلها اینقدر در ایران مهم بودهاند، چرا آدمها به سبیل قسم میخوردهاند، چرا باجسبیل وجود داشته و چرا سبیلِ بعضیها را باد میبرده، این کتاب از نشر هوپا دقیقاً همانچیزی است که باید بخوانی.
کتاب تاریخ ماریخ مستطاب سبیل برای شما مناسب است اگر
- 12 تا 16 ساله هستید و مشتاقید دربارهی تاریخ انواع سبیل بدانید.
- جزو دستهی سبیلوها هستید یا از سبیلوها خوشتان میآید.
- تاریخ را دوست دارید، اما از کتابهای خشک و جدی فرار میکنید.
- داستانهای تاریخی واقعی و در عین حال خندهدار را دوست دارید.
- فکر میکنید سبیل فقط یک مشت مو است و میخواهید بدانید چرا اینطور نیست.
- دلتان میخواهد بدانید چرا آدمهای قدیم اینقدر روی سبیلهایشان حساس بودند.
- یک عدد سبیلو دوروبرتان دارید که قصد دارید با یک هدیهی بامزه مثل این کتاب خوشحالش کنید.
- دنبال کتابی هستید که هم شما را بخنداند، هم یک چیزهایی یادتان بدهد و اطلاعات عمومی جالبی داشته باشد.
در بخشی از کتاب تاریخ ماریخ مستطاب سبیل: کتاب سوم مجموعه تاریخ ماریخ مستطاب میخوانیم
حالا تصور کنید یک شب آن قدِ رشید و بلند و آن سبیلهای ازبناگوشدررفته به خواب آدم بیایند، قلب آدم میایستد. دیگر چه برسد به اینکه از خواب بپری و ببینی اسدخان بختیاری با آن هیبت و سبیل واقعاً بالای سرت ایستادهاست.
خودمانیم، این دقیقاً بلایی بود که سر داوودخان آمد، یک چیزی درست مثل فیلمهای سلحشوران قدیمی. میگویند مرد بیچاره که از ترس مجازات برادرش یا اصلاً روبهروشدن با آن سبیلها، مدتها خودش را توی دژ مخفی کرده بود، از خواب پرید و دید اسدخان بختیاری با چشمهای خونگرفته و دماغ تیرکشیده، خم شده روی بالینش و سبیلهایش هم که قبلاً پشتسرش میبست، باز شده و افتاده روی سینهاش. همین تصویر کافی بود که داوودخان بیچاره اول دچار لکنتزبان بشود و بعد هم سکته کند و بمیرد. به جان خودم اگر دروغ بگویم! این قصه عین تاریخ است.
بعد هم قصهها میگویند که اسدخان پشیمان از کشتن برادر و البته از ترس شروع جنگی دیگر بین برادرها، راه افتاد و رفت سمت شیراز و بیخیال دژ و قلعهاش شد. یعنی بهقولی عطایش را به لقایش بخشید که البته همین هم دلیل مردانگیاش بود، نه هیچ چیز دیگر.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه
سیبیل نه، سبیل!
معنای سبیل
سبیل در تاریخ
زنان سبیلو
شاهان سبیلو یا بادْدرسبیلان
اندر حکایت سبیلهای چربوچیلی
شکنجههای سبیلی
سبیلهای عبرتآموز
سبیل لوطی
سبیلتوسبیل
فهرست منابع
مشخصات کتاب الکترونیک
| نام کتاب | کتاب تاریخ ماریخ مستطاب سبیل: کتاب سوم مجموعه تاریخ ماریخ مستطاب |
| نویسنده | شرمین نادری |
| ناشر چاپی | انتشارات هوپا |
| سال انتشار | ۱۴۰۰ |
| فرمت کتاب | |
| تعداد صفحات | 120 |
| زبان | فارسی |
| شابک | 978-622-204-414-5 |
| موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی نوجوان، کتابهای داستان و رمان طنز نوجوان، کتابهای اطلاعات عمومی برای نوجوانان، کتابهای کودک 9 تا 12 سال |

















