معرفی و دانلود کتاب ضیافت باشکوه تنهایی
برای دانلود قانونی کتاب ضیافت باشکوه تنهایی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب ضیافت باشکوه تنهایی
بیایید ببینید که جبر جغرافیایی چه بلایی بر سرمان آورده است. کتاب ضیافت باشکوه تنهایی به قلم محمد جهانگیر، مجموعهای از داستانهای کوتاه و ناداستانهایی است که زندگی اجتماعی و دغدغههای فردی نویسنده و نسل او را به شکلی همدلانه و هنرمندانه به تصویر کشیده است.
دربارهی کتاب ضیافت باشکوه تنهایی
زمانهایی که در صف مرغ منجمد یارانهای ایستادهای و ماشینی گرانقیمت از کنارت عبور میکند، میبینی سالهای عمرت چگونه برای حداقلها گذشتند و تو طغیان کردی ولی چیزی تغییر نکرد. تنها ماندی. در ضیافتی که تو را در میان اشکها، لبخندها و خوشیهای زودگذرت به کام مرگ میفرستد. کتاب ضیافت باشکوه تنهایی را محمد جهانگیر برای به تصویر کشیدن تکرار مکرر زندگی نوشته است. این تصویرها با لحظههایی همراه شدهاند که رنج مدام مردم این آب و خاک را به تصویر کشیدهاند.
کتابی دربارهی آتشفشانهای سرد
کتاب ضیافت باشکوه تنهایی با وجود زبان روایی و داستانگونهاش، بیشتر به یک ناداستان یا جستار اجتماعی شباهت دارد. محمد جهانگیر از میان لحظههای زودگذر زندگی به بحرانهای اجتماعی و بنبستهای فلسفی انسان معاصر خودش نقب زده است تا او را با تمام زیر و بمهایش به تصویر بکشد. هر موجی که جامعه را در مینوردد، آتشفشانی در درون هر فرد روشن میکند. گدازهها همه جا را فرا میگیرند اما مدتی بعد دوباره سرد و خاموش به حالت قبلی خود برمیگردند؛ سردتر و غیرقابلپیشبینیتر از قبل.
محمد جهانگیر در کتاب ضیافت باشکوه تنهایی با بیانی استعاری و نمادین، از دل تجربیاتی واقعی، دست روی دغدغههای اجتماعی روزمره میگذارد. از فقر و فاصلهی طبقاتی گرفته تا طرحوارههایی که در ناخودآگاه نسلی ما جریان پیدا میکنند. طنز تلخی که در لابهلای حرفهایش به چشم میآید، با قطعه شعرهایی مشهور همراه شده تا آن بخشهای دستنیافتنیتر حافظهی تاریخی مخاطبانش را لمس کند.
انتشارات پارسیان البرز، شما را به خواندن کتاب ضیافت باشکوه تنهایی دعوت کرده است.
کتاب ضیافت باشکوه تنهایی برای شما مناسب است اگر
- متولد دههی شصت یا هفتاد هستید و به دنبال دغدغههای مشترکی با همنسلان هستید.
- در پی خواندن جستاری روایی و اجتماعی هستید.
- علاقهمند به ناداستانهایی با حال و هوای استعاری، فلسفی و اجتماعی هستید.
در بخشی از کتاب ضیافت باشکوه تنهایی میخوانیم
بله آرزوها یا بهتر بگویم؛ آرزوهای بزرگ، کالاهای بستهبندی شدهای هستند که تاریخ تولیدش با پنبۀ آغشته به اَسِتون، به شکل ناشیانهای پاک شده و ممکن است فقط تاریخ سالش را بشود خواند و در جلوی تاریخ انقضا هم فقط دونقطه گذاشته که نامشخص بودن تاریخ انقضا را میرساند. یک ساعت دیگر یا سالهای طولانی، معلوم نیست. جلوی دو نقطۀ قیمت هم، خطتیرۀ کوتاه و دلهرهآوری کشیده شده؛ به معنی اینکه قیمت را در زمان رسیدن معلوم میکنیم. این آخری، خیلی نگرانکننده است؛ حتی ترسناکتر از تاریخِ انقضایِ نامعلوم. تاریخِ انقضا داشتن آرزو به نظرم خوب است؛ چون باعث تکاپو و تلاش میشود و از گندیده شدن جسم و روح جلوگیری میکند. باعث میشود به جلو حرکت کنیم؛ البته به جلو رفتن به معنی این نیست که روی یک نمودار خطی افقی یا رو به بالا حرکت کنیم.
اینکه بگوییم؛ در دایرهای هم دور خود میچرخیم؛ بیانصافی است. میشود به شکل نامعقولی گفت؛ در یک نمودار منحنی خیلی نامنظم که گاهی سینوسی، گاهی هذلولی و گاهی نمودار بسته است؛ در حرکت هستیم و باز این هم از زیباییهای زندگی است که همیشه در دامنۀ کسالتبار مشخصی از غم و شادی سینوسی نیستیم و حرکت لاکپشتی و خستهکنندۀ نمودار هذلولی هم، دوامی ندارد و هیچگاه هم بنبست همیشگی، مانند نمودار بسته وجود ندارد. همانطور که من احتمالا بالای آن تلّ ماسه توقف چندانی نداشتم؛ فاتحان اورست هم به احتمال زیاد تمایلی نداشتند؛ مدتها آن جا بمانند یا به این بسنده کنند که نامشان جز فاتحان است. آنها هم درگیر دامهای دیگری شدند؛ مثلا اینکه چطور بدون روغن و کره توی ماهیتابه تخممرغی بپزد؛ بدون اینکه آبپز باشد یا مثلا برندۀ جایزۀ نوبل فیزیک، شاید ساعتها تمرین میکند تا حبّۀ قند یا تکّۀ شکلاتی را با پشت دستش به بالا بیندازد؛ جوری که فقط سایهاش سقف اتاق را لمس کند؛ بعد آن را ببلعد؛ به همین سادگی و به همین مسخرگی.
فهرست مطالب کتاب
آدمهای پاگنده
آقای کراون
آتشفشانهای سرد
شرمندهام درخت سنجد تلخ دوستداشتنی
سرتان را درد نیاورم؛ شده بودم یک سیگاری حرفهای
قهرمانان گمنام
کاغذ رؤیا
بهار دلکش
تکنولوژی
پسر عشق بابایی
روزگار وحشی
لیلا
راننده بنز
معلمهای افسانهای
من و دریا
ناظم مدرسه
هیچ ارادهای به جز بیپولی
بوی ناب آدمیت
تمدن میانستارهای
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب ضیافت باشکوه تنهایی |
نویسنده | محمد جهانگیر |
ناشر چاپی | انتشارات پارسیان البرز |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 107 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-5376-50-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی، کتابهای مقاله و جستار اجتماعی، کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |