بیان و پرداخت آرتور شنیتسلر در این داستان نیز همانند سایر آثارش بسیار قوی و منحصربهفرد است. اما نکته قابلتأمل ترجمه صادق هدایت است. کاربرد اصطلاحات و کلمات عامیانه در جای خود جالبتوجه مینماید (مانند پسپسکی رفتن، پیرپیری خوردن، چشمانِ رکزده)، اما کاربرد نابجای برخی کلمات در رساندن معنا باعث ابهام و گمراهی میشود، مثلاً در جمله "او اصلاً سحرخیز است" منظورش این بود که او اصالتاً یا اساساً سحرخیز است و بهتر بود میگفت "او ذاتاً سحرخیز است". "اصلاً" قیدی است که امروزه بیشتر بهمعنی "بههیچوجه" بهکار میرود. شاید در دوران صادق هدایت این جملهبندی قابلدرک بوده ولی امروزه دیگر چنین معنایی از آن متبادر نمیشود، زیرا زبان مدام و در گذر زمان قابلتغییر است. علاوه بر این، جای دیگر که صاحب کاروانسروا کارلو را صدا میزند تا بیاید و جلوی برادرش را بگیرد، میگوید: "برای من یکسان است که او دارد زیادهروی میکند ولی بیا و جلوش را بگیر"! درحالیکه باید ترجمه میشد: "برای من فرقی نمیکند که او... ". مترجم احتمالاً "برای من یکسان است" را از فرانسه Ça m'est égal برگردانده که اینجا کاملاً نامرتبط با موقعیت و موضوع است و درست این بود که "برای من فرقی نمیکند" را بیاورد. مترجم در جایی دیگر نیز چنین آورده: "زمین آن سال حاصل نداد"! درحالیکه ما بیشتر از "محصول" برای زمین کشاورزی استفاده میکنیم و واژه حاصل اینجا درست بهنظر نمیرسد!
ایده داستان بسیار خلاقانه و بدیع است؛ داستانی است بسیار آموزنده و سرشار از نکات نغز. این داستان کوتاه برای همه مفید است و خواندنش اکیداً توصیه میشود، چرا که دیر یا زود هر کسی موقعیتهای مشابهی را در زندگی تجربه میکند!
درود. خیلی خوب بود ولی چند دقیقه پایانی رو نشنیدم.. اونجا که از پلیس میفرستند تا این دوبرابر را باز گردانده محاکمه کنند... در راه بازگشت برادر نابینا متوجه میشود که برادرش کارلو برای اینکه دل او را بدست بیاورد دزدی کرده... جرونیمو او را در آغوش میگیرد..
داستان در مورد دو برادر هست که یکی از آنها نابیناست و در یک مسافرخانه با اواز خواندن امرار معاش میکنند که یک رهگذر باعث شد بین این دو برادر اختلاف به وجود اید.
ایده داستان بسیار خلاقانه و بدیع است؛ داستانی است بسیار آموزنده و سرشار از نکات نغز. این داستان کوتاه برای همه مفید است و خواندنش اکیداً توصیه میشود، چرا که دیر یا زود هر کسی موقعیتهای مشابهی را در زندگی تجربه میکند!