معرفی و دانلود کتاب صوتی روح شمشیر: کتاب دوم مجموعه‌ی سایه روباه

معرفی کتاب صوتی روح شمشیر: کتاب دوم مجموعه‌ی سایه روباه

هر بار که شیطان پا پس بکشد، با قدرت بیشتری باز خواهد گشت! جولی کاگاوا، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز، در دومین قسمت از سه‌گانه‌ی فانتزی نوجوانانه‌ی خود، کتاب صوتی روح شمشیر، نیروهای تاریک را از نو به مصاف جنگ‌آوران دلیر ژاپن باستان می‌برد. دیو قدرتمند و شیطانی، هکایمونو، که قرن‌ها در بند بود، نقشه‌های تازه‌ای برای رهایی از این طلسم هزارساله دارد. این در حالی است که «یومکو»، دختر روباهی، بیش از هر زمانی تلاش و تقلا می‌کند تا آخرین قطعه‌ی طومار جادویی را به مقصد برساند و خود و اهالی قبیله‌اش را از شر بدخواهان رها کند.

درباره‌ی کتاب صوتی روح شمشیر

تا زمانی که فرقه‌ی دیوها کاملاً به چاه نابودی کشیده نشوند، یومکو، دختر جادویی کتاب صوتی روح شمشیر (Soul of the Sword)، رنگ آرامش را نخواهد دید. جولی کاگاوا (Julie Kagawa) در قسمت قبلی از سری داستان‌های مهیج و تخیلی خود، نشان داد که می‌تواند قلب مخاطبان نوجوان خود را در سینه حبس کند، اما این پایان و نهایت افسون قلم او نیست. در این قسمت از مجموعه‌ی سایه‌ی روباه (Shadow of the Fox) دشمنان روشنایی با توانی دوچندان به میدان آمده‌اند.

سرآغاز ماجرایی که از آن حرف می‌زنیم، به هزار سال قبل بازمی‌گردد؛ یعنی زمانی که نور و روشنایی بر تاریکی و تیره‌روزی پیروز شد و «کامی‌گوروشی» شمشیری از جنس رعد و خشم، دیو «هکایمونو» را به بند اسارت کشاند. اما افسوس که این پیروزی، ابدی نبود. در حالی که یومکو، دختر شجاع داستان صوتی روح شمشیر، بیش از هر زمانی به کمک نیاز داشت تا مأموریت حیاتی خود را به سرانجام برساند، تهدیدی تازه رسید و سایه‌ی مرگ را بر سر راهش انداخت. زخم کهنه‌ی هکایمونو عاقبت سر باز کرد و دیگر چیزی نمانده بود که خشم و کینه و نفرت هزارساله‌ی او سرریز شود.

روح شمشیر: قطعه‌ی آخر از یک مأموریت جادویی

پس از جنگ و نبرد و تعقیب و گریزهای بسیار، اکنون آخرین قطعه از طومار افسانه‌ای در دستان یومکو قرار گرفته. اما این پایان مأموریت او نیست. یومکو، دختر شجاع و بی‌باکی که چهره‌ای نیمه‌روباه و نیمه‌انسان دارد، باید هرچه سریع‌تر خود را به معبد مقدس برساند و آخرین قطعه‌ی طومار را سر جایش قرار دهد. به این ترتیب سایه‌ی ترس و تهدید برای همیشه از سر او و قبیله‌اش برداشته خواهد شد. زیرا دیگر کسی نمی‌تواند اژدهای پرقدرت «کامی» را احضار کند.

رمان فانتزی روح شمشیر، در ادامه با پیچش‌های داستانی میخکوب کننده‌ای همراه است. گفتیم کسی که طومار را سر هم کند، صاحب و احضارکننده‌ی اژدهای کامی خواهد بود، اژدهایی که می‌تواند هر آرزویی را برآورده کند. یومکو نیز درست به همین دلیل تا به اینجای کار پیش رفته و تمام سختی و خطرات را به جان خریده.

جز دختر نیمه‌روباه، کسی نباید طومار کامل شده را در دست بگیرد. در این صورت، آرزوی صاحب طومار برآورده خواهد شد و چه بسا که این آرزو، شرورانه و ویرانگر یا از دل زندان هکایمونو دیوصفت برخیزد. پیشنهاد می‌کنیم با این روایت پر خیر و شر و سراسر تکاپو همراه باشید و طعم هیجان را با چاشنی شکوفه‌های گیلاس ژاپنی بچشید.

این کتاب با تلاش نشر واوخوان و همکاری انتشارات آذرباد به دست شما رسیده و ترجمه‌ی آن نیز کاری از مهرزاد جعفری است. گویندگی هنرمندانه‌ی اثر را نیز فاطمه عرب برعهده دارد.

نکوداشت‌های مجموعه‌ی سایه‌ی روباه

• جولی کاگاوا از نمادهای اسطوره‌ای و محلی ژاپنی استفاده می‌کند تا داستانی حماسی بیافریند. خوانندگان به آسانی جذب دنیای نخستین فانتزی ژاپنی‌محور کاگاوا می‌شوند؛ با صحنه‌های پرتنش جذاب و پایانی نفس‌گیر، بی‌تردید مخاطبان کتاب منتظر جلد بعدی خواهند ماند. یک ماجراجویی سرشار از هیجان و نبرد. (بررسی Kirkus)
• آغاز سری داستان‌های مجموعه‌ی کاگاوا هرگز ناامیدتان نمی‌کند؛ او استاد آفرینش شخصیت‌های واقعی در دنیایی باورپذیر است، دنیایی که این‌بار به افسانه‌های ژاپنی آغشته شده. طرفداران آثار این نویسنده احساس آشنایی با این اثر خواهند داشت و مشتاق فصل بعدی خواهند بود. (بوک لیست)

کتاب صوتی روح شمشیر برای شما مناسب است اگر

• نوجوان هستید و می‌خواهید با سفر به سرزمین دیوها و اژدهایان تجربه‌ای مهیج و تکرار‌نشدنی برای خود رقم بزنید.
• به داستان‌های تخیلی و حماسه‌های الهام‌گرفته شده از تاریخ و تمدن‌های کهن علاقه دارید.
• مشتاق به دنبال کردن روایتی افسانه‌وار و پررمزوراز از دل سرزمین ژاپن هستید.

در بخشی از کتاب صوتی روح شمشیر: کتاب دوم مجموعه‌ی سایه روباه می‌شنویم

سوکی از داخل سایه‌ی یک درخت بید در باغ، لرد سیگتسو را نگاه می‌کرد که کنار برکه داشت مدیتیشن می‌کرد. دستانش را روی پاهایش به حالت کاسه نگه داشته و چشمانش بسته بود و سوکی در سکوت تمام هیبت بی‌نقص او را تحسین می‌کرد.

موی بلند نقره‌ای‌اش مانند فلز مذاب در نور مهتاب می‌درخشید. پشتش کاملاً صاف و صورتش آرام و متین بود. حتی رداهای سفید و بسیار تمیزش هم باشکوه اطرافش روی زمین پخش شده بود. دو گوی کوچک بی‌رنگ روی نوک انگشتان شستش دیده می‌شد. به آرامی می‌درخشیدند و معلق بودند. انگار به خودی خود صاحب اختیار بودند.

پایین پایش ماهی‌های قرمز و سفید به آرامی درون آب تمیز و شفاف شنا می‌کردند و سطح آب که نور مهتاب را منعکس می‌کرد به ندرت تکان می‌خورد. بالای سرش هم یک درخت ساکورا که تماماً پر از شکوفه بود با شکوفه‌های صورتی رنگ بر هیبت او سایه انداخته بود. حتی یک گلبرگ هم از درخت نمی‌افتاد که او را بخواهد آزار دهد.

تاکا از کنار او گفت: «لرد سیگتسو فوق‌العاده نیست؟» یوکای کوچک جلوی تنه‌ی درخت نشست و تک‌چشم بزرگش به سمت هیبتی که کنار برکه نشسته بود چرخید. وقتی استادش را تماشا می‌کرد، لبخندی مشتاق روی دهان پر از دندان‌های نیشش نشسته و کف دستان پنجه‌دارش را زیر چانه‌اش زده بود.

یوکای گفت: «کاشکی من وقار و متانت و کمال او رو داشتم.» آهی کشید. «متأسفانه باید به کوچک بودن و زشت و کریه بودن و فقط یه ذره مفید بودن قانع باشم، نه اینکه شکایتی داشته باشم.» فوراً اضافه کرد: «یا اینکه لرد سیگتسو منو با این عناوین خطاب کرده باشه، نه فقط من حقیقت رو در مورد یه سری چیزای مشخص و قطعی قبول کردم. سرنوشت بعضی از ماها لرد بودن یا رهبری کردنه.» با یکی از دستان پنجه‌دار از هیبت کنار برکه اشاره کرد: «و بعضی از ما هم به دنیا میاییم که خدمتکار باشیم. درسته، سوکیسان؟»

فهرست مطالب کتاب صوتی