"_فلسفه خوانده است؟
+فلسفه و همه چیز؛ اما بدبختانه بیشتر از همه چیز فلسفه خوانده است. پسرم اما اسیر فلسفه است و از این میترسم چون به شیوه مرسوم نمیبیند و به متابعت از فقهای زمان قضاوت نمیکند. "
ملاصدرا حکیم متاله و فیلسوف ایرانی است که فلسفهی متعالیه را بنا نهاد و شاگرد بزرگانی چون شیخ بهایی و میرفندرسکی بود.
"مردی در تبعید ابدی " به قلم نادر ابراهیمی زندگی نامهی صدر المتالهین است که با نثری شیوا و فصیح داستان حیات ملاصدرای شیرازی را روایت میکند و دیدگاه حکمت متعالیه به برخی مسائل بنیادین فلسفه اسلامی و تفاوت آنها با زاویه دید فلسفه سنتی را با خواننده در میان میگذارد.
بخش ابتدایی کتاب با نوجوانی ملاصدرا شروع میشود و مخاطب با خواندن کشمکشهای عقیدتی جوانی جویای علم با پدرش رو به رو میشود و از این طریق داستان از ابتدا جذبه و کشش فراوانی را در خواننده ایجاد میکند. در ادامه از آشنایی صدر الدین محمد شیرازی با اساتیدش و فراز و نشیبهای تحصیلی او سخن میرود تا جایی که نبوغ ملاصدرا گریبانگیرش شده و موجب تبعید او از شهر و دیارش و در نهایت تبعید و سرگردانی روح و جان او میشود.
اگر بخواهیم عناصر داستانی را در این کتاب مورد بررسی قرار دهیم اولین چیزی که به چشم میخورد گریز داستان از روایتی خطی و مستقیم است که خواننده را تا انتهای کتاب جذب میکند و ذرهای از گویایی نثر ابراهیمی کم نمیکند.
این روایت از دیدگاه دانای کل نقل میشود و در برخی فصول داستان از خلال دیالوگ و گفتگوهای صمیمانهی دو طرف جلو میرود.
در انتهای کلام باید اشاره شود که کتبی ازین قبیل سبب میشوند بسیاری از کتابخوانان که مطالب فلسفی را دشوار تلقی میکنند از دریچه داستان وارد این دنیای بیکران شوند.
+فلسفه و همه چیز؛ اما بدبختانه بیشتر از همه چیز فلسفه خوانده است. پسرم اما اسیر فلسفه است و از این میترسم چون به شیوه مرسوم نمیبیند و به متابعت از فقهای زمان قضاوت نمیکند. "
ملاصدرا حکیم متاله و فیلسوف ایرانی است که فلسفهی متعالیه را بنا نهاد و شاگرد بزرگانی چون شیخ بهایی و میرفندرسکی بود.
"مردی در تبعید ابدی " به قلم نادر ابراهیمی زندگی نامهی صدر المتالهین است که با نثری شیوا و فصیح داستان حیات ملاصدرای شیرازی را روایت میکند و دیدگاه حکمت متعالیه به برخی مسائل بنیادین فلسفه اسلامی و تفاوت آنها با زاویه دید فلسفه سنتی را با خواننده در میان میگذارد.
بخش ابتدایی کتاب با نوجوانی ملاصدرا شروع میشود و مخاطب با خواندن کشمکشهای عقیدتی جوانی جویای علم با پدرش رو به رو میشود و از این طریق داستان از ابتدا جذبه و کشش فراوانی را در خواننده ایجاد میکند. در ادامه از آشنایی صدر الدین محمد شیرازی با اساتیدش و فراز و نشیبهای تحصیلی او سخن میرود تا جایی که نبوغ ملاصدرا گریبانگیرش شده و موجب تبعید او از شهر و دیارش و در نهایت تبعید و سرگردانی روح و جان او میشود.
اگر بخواهیم عناصر داستانی را در این کتاب مورد بررسی قرار دهیم اولین چیزی که به چشم میخورد گریز داستان از روایتی خطی و مستقیم است که خواننده را تا انتهای کتاب جذب میکند و ذرهای از گویایی نثر ابراهیمی کم نمیکند.
این روایت از دیدگاه دانای کل نقل میشود و در برخی فصول داستان از خلال دیالوگ و گفتگوهای صمیمانهی دو طرف جلو میرود.
در انتهای کلام باید اشاره شود که کتبی ازین قبیل سبب میشوند بسیاری از کتابخوانان که مطالب فلسفی را دشوار تلقی میکنند از دریچه داستان وارد این دنیای بیکران شوند.