نمیدانم شش یا هشت واحد هنر نقاشى اسلامى پاس کردم اما با اطمینان میگم که این اثر بیشتر ثمر بخش و قابل لمس تر از هر مقاله و مجلد و کلاسى بود و اینکه اجراى همیشه بینظیر آقاى سلطانزاده در این اثر بسیار هوشمندانه اجرا شد و با شباهت دادن صدا هاى اشخاص اول داستان حس تعلیق و سردرگمى را تا پایان اثر نگاه داشت.
پایان یک تمدن:
هنر از ابتداى خلق آثار درخور توجه و هنرمندانه و نه به شکل عامى و همه گیر همیشه در خدمت مذهب و عقیده بود. از بین النهرین تا مصر و یونان و مکزیک و ایران همه و همه آثار هنرى براى خدا و خدایان خلق میشد و سهم حکومت و پادشاهان در هنر در ارتباطشان با مذهب بود. همین امر باعث شد که مثل احکام مذهبى، هنر مذهبى هم احکام سفت و سختى داشته باشد. در بین النهرین و ایلام تصویر خدایان بالاتر در مرکز و بزرگتر از سایرین کشیده و یا کنده میشد و در مصر اصل روبرویى و موضوعات از پیش مشخص شده به هنروزران آموزش داده میشد بصورتى که در نقاشى مصر باستان چهرهها نیم رخ و بدن از روبرو کشیده میشد و فرعون که مقام خدایى هم داشت چندین برابر نقش میشد. پس از اسلام و با هجوم اعراب به کشورهاى صاحب تمدن و هنر مستقل و بدلیل عدم فهم یکتاپرستى براى سالهاى سال هنر نگارگرى و هنرهاى مرتبط با آن ممنوع شد و تا حمله مغول این ممنوعیت کم و بیش پابرجا بود و پس از مغول با تاثیر از نقاشى چینى سبک مینیاتور اسلامى_ایرانى شکل گرفت اما براى در امان ماندن از گزند نافهمان خلافت و با محافظه کارى فراوان در خدمت مذهب درآمد. البته ناگفته نماند که دکترین و مانیفست این هنر بسیار محکم و مقبول آغاز کرد به نوعى که در ابتدا نقاشى براى نشان دادن عظمت خدا و داستانهاى مذهبى شروع به کار کرد و هر عنصر در این سبک نقاشى جزئى از کل بود و دلیلى
پایان یک تمدن:
هنر از ابتداى خلق آثار درخور توجه و هنرمندانه و نه به شکل عامى و همه گیر همیشه در خدمت مذهب و عقیده بود. از بین النهرین تا مصر و یونان و مکزیک و ایران همه و همه آثار هنرى براى خدا و خدایان خلق میشد و سهم حکومت و پادشاهان در هنر در ارتباطشان با مذهب بود. همین امر باعث شد که مثل احکام مذهبى، هنر مذهبى هم احکام سفت و سختى داشته باشد. در بین النهرین و ایلام تصویر خدایان بالاتر در مرکز و بزرگتر از سایرین کشیده و یا کنده میشد و در مصر اصل روبرویى و موضوعات از پیش مشخص شده به هنروزران آموزش داده میشد بصورتى که در نقاشى مصر باستان چهرهها نیم رخ و بدن از روبرو کشیده میشد و فرعون که مقام خدایى هم داشت چندین برابر نقش میشد. پس از اسلام و با هجوم اعراب به کشورهاى صاحب تمدن و هنر مستقل و بدلیل عدم فهم یکتاپرستى براى سالهاى سال هنر نگارگرى و هنرهاى مرتبط با آن ممنوع شد و تا حمله مغول این ممنوعیت کم و بیش پابرجا بود و پس از مغول با تاثیر از نقاشى چینى سبک مینیاتور اسلامى_ایرانى شکل گرفت اما براى در امان ماندن از گزند نافهمان خلافت و با محافظه کارى فراوان در خدمت مذهب درآمد. البته ناگفته نماند که دکترین و مانیفست این هنر بسیار محکم و مقبول آغاز کرد به نوعى که در ابتدا نقاشى براى نشان دادن عظمت خدا و داستانهاى مذهبى شروع به کار کرد و هر عنصر در این سبک نقاشى جزئى از کل بود و دلیلى