مغازه خودکشی اثری است دربارهی مردن، اما از نوع فانتزی آن. داستان فضاسازی پیچیده و چندلایهای دارد؛ گفتوگوها، رفتار و عادتهای شخصیتها و برخی ماجراهای داستان ماهیتی طنزآلود دارند.
یکی ازجذابترین صحنههای این اثر تبدیل مریلین چاق و افسرده به ملکهای زیبا است که بوسهای مرگآور دارد. رمان پر است از صحنهها و دیالوگهای کمیک و خندهدار اما درعینحال فضایی تاریک و وهم آلود بر اثر حاکم است. توصیف فضای شهر با جملاتی چون «خورشید در خون خود غرق میگردد، پرندگانی که با خود آنفلونزا میآورند، ریزش بارانهای اسیدی، تششعات هستهای و مردمی که همچون باران ریز پاییزی خود را از بالکن برجهای بلند به زیر میافکنند» مؤید فضای وحشتآور و پراضطرابی است که درنتیجهی غارت منابع طبیعی زمین و ویرانی محیط زیست و … دورهای آخرالزمانی را فراهم آورده. و در پایان صدای بسیار خوب راوی، این فضا را کاملا منتقل کرد.
یکی ازجذابترین صحنههای این اثر تبدیل مریلین چاق و افسرده به ملکهای زیبا است که بوسهای مرگآور دارد. رمان پر است از صحنهها و دیالوگهای کمیک و خندهدار اما درعینحال فضایی تاریک و وهم آلود بر اثر حاکم است. توصیف فضای شهر با جملاتی چون «خورشید در خون خود غرق میگردد، پرندگانی که با خود آنفلونزا میآورند، ریزش بارانهای اسیدی، تششعات هستهای و مردمی که همچون باران ریز پاییزی خود را از بالکن برجهای بلند به زیر میافکنند» مؤید فضای وحشتآور و پراضطرابی است که درنتیجهی غارت منابع طبیعی زمین و ویرانی محیط زیست و … دورهای آخرالزمانی را فراهم آورده. و در پایان صدای بسیار خوب راوی، این فضا را کاملا منتقل کرد.