نظر آذرخش برای کتاب کفش فروش پیر

کتاب خوبی بود. آقای نایت شرح تحقق یافتن هدفشون رو جهت اندرز نوشتن؛ که بعد از سالها رنج و تلاش محقق شده بود. بارها تا مرز ورشکستگی رفتن اما مسیرو ادامه دادن تا به هدفشون برسن. مصداق نابرده رنج گنج میسر نشود. خواستن بگن ثروت شهرت و جایگاه فعلیم رو با وجود موانع بسیار زیاد و بعد از هر بار ناامیدی و پس زدنِ یأس و تلاش روزافزون بدست آوردم. با فکر و اندیشه نه بی گدار به آب زدن، حتی گاهی باید ریسک یا اعمال محدودیت کرد در این راه. گاهی وقتها انجام برخی کارها باب میلمون نیست اما لازمه برای داشتن چیزی که میخوایم انجامشون بدیم. همونطور که حسابداری علاقمندیشون نبود اما موقتا حسابدار شرکتها بودن. گاهی جغرافیا فرهنگ پشتوانه ی انسانی یا مالی و حتی شانس در دستیابی به اهداف دخیلن اما ایشون با تلاش شبانه روزی و اندک پشتوانه و کمی شانس به قله رسیدن. سپاس.