اسپنسر جانسون در این فابل نمادین به مفاهیمی ساده اما عمیق اشاره میکند. تغییر گریز ناپذیر است و پاسخ ما به آن سرنوشت مان را تعیین میکند؛ همانگونه که چهار شخصیت موجود در کتاب یعنی اسنیف، اسکری، هم، وها، پاسخهای متفاوتی به ذخایر پنیرشان میدهند که این خود نمایانگر چالشها و موقعیتهای پیش امده در زندگیست.
در این داستان، پنیر نمادی از ارزش زندگیست. سمبل پنیر میتواند یک شغل خوب، یک رابطه عاشقانه، موفقیت کاری، سلامتی، یا هر ایده ال شخصی دیگر باشد. تقابل پنیر کهنه با پنیر تازه به ما میگوید که پنیر کهنه عادات و ایدههایی است که تاریخ مصرفشان گذشته است ولو از اینکه میزان آن هرچقدر هم که زیاد باشد درحالیکه پنیر تازه، رفتن به استقبال فرصتهای جدید و رشد روز افزون است. تکرار نسبتا زیاد کلمه «کفش» در این داستان بدون علت نیست و میتواند استعاره از آمادگی و پیش آمادگی افراد در مقابل تغییرات ناگهانی باشد. راه روهای پیچ در پیچ نماد محیط پر چالش زندگیست، و پیامهای روی دیوار نماد درسهایی است که از تغییرات محیطی میگیریم. یادداشتهای «ها» در برگیرنده دست و پنجه نرم کردن با تغییرات، تکامل از سمت مقاومت به سوی پذیرش، امید و انگیزه، و سازگاری برای بقا است. ایستگاههای موجود در داستان نیز نشانگر مراحلی از زندگیست که هرشخص سعادت و رضایت خود را در آن مییابد. بطور کلی میتوان پیامهای اسپنسر جانسون در این کتاب را اینگونه طبقه بندی کرد:
۱) گذشته را رها کن و برچیزی که زمان و مکان آن گذشته است غم مخور
۲) با دید مثبت تغییرات را در آغوش بکش
۳) فعلانه به دنبال فرصتها وشرایط جدید باش
۴) سازگار پذیرش باش و بر ترست غلبه کن
۵) تغییرات را از قبل پیش بینی کن، از آن لذت ببر و هرازگاهی پنیرت را بو بکش😉
در این داستان، پنیر نمادی از ارزش زندگیست. سمبل پنیر میتواند یک شغل خوب، یک رابطه عاشقانه، موفقیت کاری، سلامتی، یا هر ایده ال شخصی دیگر باشد. تقابل پنیر کهنه با پنیر تازه به ما میگوید که پنیر کهنه عادات و ایدههایی است که تاریخ مصرفشان گذشته است ولو از اینکه میزان آن هرچقدر هم که زیاد باشد درحالیکه پنیر تازه، رفتن به استقبال فرصتهای جدید و رشد روز افزون است. تکرار نسبتا زیاد کلمه «کفش» در این داستان بدون علت نیست و میتواند استعاره از آمادگی و پیش آمادگی افراد در مقابل تغییرات ناگهانی باشد. راه روهای پیچ در پیچ نماد محیط پر چالش زندگیست، و پیامهای روی دیوار نماد درسهایی است که از تغییرات محیطی میگیریم. یادداشتهای «ها» در برگیرنده دست و پنجه نرم کردن با تغییرات، تکامل از سمت مقاومت به سوی پذیرش، امید و انگیزه، و سازگاری برای بقا است. ایستگاههای موجود در داستان نیز نشانگر مراحلی از زندگیست که هرشخص سعادت و رضایت خود را در آن مییابد. بطور کلی میتوان پیامهای اسپنسر جانسون در این کتاب را اینگونه طبقه بندی کرد:
۱) گذشته را رها کن و برچیزی که زمان و مکان آن گذشته است غم مخور
۲) با دید مثبت تغییرات را در آغوش بکش
۳) فعلانه به دنبال فرصتها وشرایط جدید باش
۴) سازگار پذیرش باش و بر ترست غلبه کن
۵) تغییرات را از قبل پیش بینی کن، از آن لذت ببر و هرازگاهی پنیرت را بو بکش😉