نظر محمد برای کتاب صوتی ژانوار

ژانوار
محمد
۱۴۰۴/۰۹/۰۱
00
کتاب از همون اول سعی می کنه یه فضای عمیق و فلسفی بسازه، ولی انگار نویسنده انقدر ذوق داشته که هر ایده نصفه نیمه ای رو ریخته تو دیگ داستان. نتیجه ش می شه متنی که می خواد ژست «من خیلی پیچیده ام» بگیره، ولی بیشتر شبیه اینفلوئنسرهایی می شه که تو ده تا استوری پشت سر هم فقط فیلتر عوض می کنن. نویسنده تلاش کرده شخصیت اصلی رو یه آدم چندلایه نشون بده، اما لایه هاش بیشتر شبیه پیازن: هرچی پوست می کنی فقط اشکت درمیاد چون هیچی اون زیر نیست. انگیزه هاش نصفه، تحول شخصیتیش سرخورده، و تعاملاتش با دیگران گاهی اونقدر ساختگیه که آدم حس می کنه نویسنده خودش هم به زور داره باور می کنه این آدم واقعاً وجود داره. پی رنگ؟ بریم سراغش. کتاب فکر کرده «ابهام» یعنی «بی برنامه نوشتن». تو بخش هایی که باید ضربه بزنه، الکی کند می شه، و تو جاهایی که لازم بود کمی عمق بده، یهو می پره روی اکشن که نه هیجان انگیزه و نه معنا داره. انگار نویسنده وسط نوشتن حواسش پرت شده و گفته «باشه همین خوبه دیگه» و رفته چایی بریزه. از نظر زیبایی شناسی، نثر جذابیت لحظه ای داره، ولی دوام نداره. شبیه اون آهنگایی که اولش می گی «اِه قشنگه»، ولی تو دفعه سوم حس می کنی کلش یه ملودی تکراریه. در نهایت؟ «ژانوار» می تونه برای کسایی که دنبال حس «خاص بودن بدون دلیل» هستن لذت بخش باشه، ولی اگر دنبال یه کتاب منسجم و استخون دار باشی، احتمالاً آخرش فقط به این فکر می کنی که چرا نویسنده از همون اول تکلیفش رو با خودش مشخص نکرده.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.