نظر خاطره برای کتاب کودکی که فروخته شد

کودکی که فروخته شد
اسماعیل یوردشاهیان
۲ رای
خاطره
۱۴۰۴/۰۸/۲۶
امین پسر بچه کوچ افغانستانی که نمیداند دقیقا هشت یا نه سالش است حتی اسم خود را به سختی به خاطر میاورد. خاطرات مبهمی از مادرش در اخرین روز که فروخته شد از مادرش رارد با لباس گلی دستهای زخمی و مریض ورنجور که امین رو در برابر چند کیسه آرد و گوشت و پول فروخت و بعد با گریه بغلش کرد و اسمش رو صدا زد و گفت که مریض ونمیتونه کار کنه و خواهر برادرهای کوجکش گرسنه‌اند و به ناچار او را فروخته سرنوشت تلخ و دهشتناک امین از همان روز آغاز میشه ویه مرد بد اخلاق سیه چرده و بداخلاق او را با خود میبرد. کودکانی مثل امین زیاد بودند که برای بیگاری، استفاده جنسی، فرستادن به میدان جنگ، فروختن اعضا بدن و... مورد سوء استفاده قرار میگرفتند. داستانی تلخ و جگرخراش که با هر سطرش روح و روانتون آزرده و متلاشی میشود از این همه ظلم در حق کودکان فقر که فروخته میشوند. با داستان امین همراه بشید تا از سرنوشت دردناک امین‌های زیادی اگاه بشید و ببینید چه بر سرشان میاید سرنوشت دردناک امین تا مدتها ذهنتون رو در گیر میکنه
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟