داستان چهار دوست که برای شنا و آب تنی در کانال آب به نزدیک جنگل میرن و با دیدن یک نور در جنگل و تحریک شدن حس کنجکاوی یکی از اونها داستان وارد ماجراجویی ترسناکی از طرف این چهار دوست میشه.
کتاب از جهت ایده و قصه قویه به طوری که مخاطب کاملا خودش رو در اون مکان ودر کنار چهار رفیق میبینه اما از جایی که شخصیت اصلی وارد خونه‌مرموز میشه داستان کمی عجیب میشه اینکه تا قبل از ورود به جنگل تقریبا هر چیزی دلیل منطقی و روایی داره اما به یکباره اتفاقات و کنش و واکنشها کمی باور نکردنیه مثلا بهنام زمان طولانی رو به گشتن توی خونه میگذرونه در حالی که هیچ پیشرفتی نداره یا اینکه مدام صدای پا میشنوه صدای نفس‌های کسانی که دیده نمیشن ولی بازهم اصرار داره توی اون خونه بمونه و بگرده یا وقتی احساس خطر میکنه و بهش هشدار داده شده بازهم دنبال رفع کنجکاویش توی کتابها و عکسها سرک میکشه.
شاید نقطه قوت اصلی کتاب ایده ساده و ملموس و باور پذیر کتاب باشه و نقطه ضعفش تکرار اتفاقات ترسناک داخل خونه.
با اینهمه به عنوان یک داستان ترسناک ایرانی خوب جالب و جدید بود ضمن اینکه پایان غافلگیر کننده‌ای هم داشت.
کتاب از جهت ایده و قصه قویه به طوری که مخاطب کاملا خودش رو در اون مکان ودر کنار چهار رفیق میبینه اما از جایی که شخصیت اصلی وارد خونه‌مرموز میشه داستان کمی عجیب میشه اینکه تا قبل از ورود به جنگل تقریبا هر چیزی دلیل منطقی و روایی داره اما به یکباره اتفاقات و کنش و واکنشها کمی باور نکردنیه مثلا بهنام زمان طولانی رو به گشتن توی خونه میگذرونه در حالی که هیچ پیشرفتی نداره یا اینکه مدام صدای پا میشنوه صدای نفس‌های کسانی که دیده نمیشن ولی بازهم اصرار داره توی اون خونه بمونه و بگرده یا وقتی احساس خطر میکنه و بهش هشدار داده شده بازهم دنبال رفع کنجکاویش توی کتابها و عکسها سرک میکشه.
شاید نقطه قوت اصلی کتاب ایده ساده و ملموس و باور پذیر کتاب باشه و نقطه ضعفش تکرار اتفاقات ترسناک داخل خونه.
با اینهمه به عنوان یک داستان ترسناک ایرانی خوب جالب و جدید بود ضمن اینکه پایان غافلگیر کننده‌ای هم داشت.