حیف از داستایفسکی که به بیماری صرع گرفتار بود و در مهمترین دوران زندگیش یعنی اوج نویسندگی و پس از به بار نشستن جنایت و مکافات و موفقیتی که بعد از این شاهکار ادبی نصیبش شده بود، بی پولی و مرگ فرزند و بدهیها فرصتی برای نوشتن داستانهای بهتر و ماندگارتر را به او نمیداد و مجبور بود بین شاهکارهای بزرگش، داستانهایی کوتاه تر و با فرصت کمتری برای پرداخت خرج و مخارج زندگیش بنویسد که واقعا در سطح پایینتری از آثار مهم او و فاقد ویرایش دقیقتری هم بوده مثل همین کتاب و داستان قمارباز و خیلی از نوشتههای دیگرش که با اینکه استادانه و با صرف زمان کمتری نوشته شده بود اما بزرگی برادران کارامازوف، توهین و تحقیرشدگان و... را ندارند. بهر حال، بنظرم آثار داستایفسکی مثل هم قطارانش: تولستوی و پوشکین و گوگول و بعدها چخوف، خواندنی و ماندگار هستند و باید همه آنها را مطالعه کرد و به طرح کلی اندیشه آنها پی برد و از نوشته هایشان درس گرفت و لذت برد.
با سپاس از کتابراه🙏
با سپاس از کتابراه🙏