نظر مریم معز برای کتاب غروب

غروب
محمدعلی قجه
۹۳ رای
مریم معز
۱۴۰۴/۰۸/۰۷
با سلام، داستان‌ها به خوبی نوشته شده بودند. ولی تمامی داستان‌ها با نام داستان تا حدودی به همدیگر نزدیک بودند. غروب همیشه دلگیر است و غروب همه داستان‌ها به مرگ مثال زده شده بود. داستان هشتم داستان صندلی خیلی قشنگ بود. دقیقا ما انسان‌ها از روی بی‌توجهی و خودخواهی و نادیده گرفتن انسان‌های دیگر، باعث می‌شویم انسانها به چه آدمهایی تبدیل شوند. و این خود بسیار تاسف برانگیز و ناراحت کننده است
داستان هشتم را دوست داشتم که ببینم چه کسی قاتل است، از داستان‌های هیجانی بسیار لذت میبرم.
و مضمون داستان هم قشنگ بود و پرمعنی
ممنونم از نویسنده
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟