نظر آرمان ابراهیمی برای کتاب هنر سرسختی و تسلیم نشدن

راستش من این کتاب رو با این تصور شروع کردم که قراره یه کتاب انگیزشی دیگه باشه تو سبک «هرچی شد فقط ادامه بده»؛ ولی خیلی زود فهمیدم جنس حرف تاد کشدن با بقیه فرق داره. نکته‌ی جذاب کتاب اینه که مدام تکرار نمی‌کنه «مثبت باش»، برعکس، می‌گه زندگی واقعی پر از ترسه، شکست داره، خشم داره، اضطراب داره و اتفاقاً همین احساسات سختن که ما رو قوی می‌کنن. تقریباً از همون فصل‌های اول که درباره «قدرت تاریک احساسات منفی» حرف می‌زنه، فهمیدم نویسنده دنبال فروش حرف‌های خوشگل نیست؛ داره واقعیت رو می‌گه. کشدن خیلی محکم می‌گه که سرسختی یعنی استفاده‌ی هوشمندانه از درد، نه فرار ازش. مثال‌هایی که از ورزشکارها، کارآفرین‌ها و حتی تحقیقات روانشناسی میاره کاملاً نشون میده که فرآیند رشد همیشه همراه با فشار و ناراحتیه. اون بخش کتاب که درباره این حرف می‌زنه که «جرئت تصمیم‌های سخت گرفتن» از خودانگیختگی مهم تره، واقعاً به دلم نشست چون دقیقاً چیزی بود که تو زندگی خودم تجربه کرده بودم. خیلی وقت‌ها منم دنبال انگیزه می‌گشتم، اما این کتاب می‌گه اصل کار تعهد و اقدام موقع بی حوصلگیه، نه منتظر انگیزه موندن. ترجمه‌ی کتاب هم نسبتاً روانه. یه جاهایی لحن خشک علمی میشه (چون نویسنده خودش استاد روانشناسیه)، ولی مترجم‌ها سعی کردن متن رو تمیز و قابل فهم نگه دارن. تنها چیزی که اذیتم کرد این بود که بعضی مثال‌ها کشدار بود و می‌شد جمع وجورتر باشه. مثلاً فصل مربوط به «مزیت‌های ترس» یه کم زیادی توضیح داده شده بود. جمع بندی خودم: این کتاب از اون مدل کتاب‌هایی نیست که فقط انگیزه بده، بلکه نقشه‌ی عملی می‌ده برای اینکه چطور با ناراحتی، فشار، اشتباه و قضاوت دیگران کنار بیای و همچنان ادامه بدی. برای کسی که دنبال حل مسئله است خوبه.