نظر 📚الناز محمدی📚 برای کتاب صوتی وداع با اسلحه

وداع با اسلحه
📚الناز محمدی📚
۱۴۰۴/۰۷/۲۱
00
این کتاب اصلا شبیه چیزی که فکر میکردم نبود! وقتی کتابو دستم گرفتم فکر کردم باید با ادبیات جنگ و داستان جنگی روبرو باشم، اما بیشتر عاشقانه بود. این کتاب داستان زندگی یه ستوان آمریکایی رو توی تایم جنگ جهانی اول بخش ایتالیا روایت میکنه که مسئول بخش آمبولانس هاست. خیلی خودمونی و بدون هیچ شعار و کلمات قلمبه سلمبه! عمده مکالمات این کتاب یا توی سالن غذا خوری بود، یا توی خوابگاه و یا وسط جنگ و توپ و خمپاره! درواقع همهی اون سربازها هیچ دلیلی برای جنگیدن ندارن و واقعا مجبورن اون شرایط و جنگ رو سپری کنن! حتی خیلی هاشون به خودشون آسیب میزنن که از جنگ دور بمونن! اما بعد از یه جایی داستان کلا از محیط جنگ دور میشه و روی فضای عاشقانه ستوان و معشوقه ش زوم میکنه. همینگوی خیلی توضیح نمیده و خیلی توصیف نمیکنه! اما به شدت روی آدم تاثیر میزاره. ما باید برای همزادپنداری با شخصیتها بتونیم فضای داستان رو تصور کنیم تا بتونیم به عمق قصه نفوذ کنیم. یک تصور اشتباهای که درمورد این کتاب داشتم این بود که همش فکر میکردم افسر داستان آخر کتاب خودشو مث همینگوی با اصلحه میکشه و با زندگی وداع میکنه، درحالیکه کاملا اشتباه کرده بودم! اون افسر از وسطای داستان از جنگ خسته میشه و با معشوقه ش به سوئیس سفر میکنه و از جنگ و اسلحه و خشونت و کشتن درواقع وداع میکنه! درکل کتاب خیلی خوبی بود، و حتما یک بار خوندنشو به دوستان پیشنهاد میکنم. یک جمله خوب از کتاب: “آدم شجاع هیچوقت بلایی سرش نمیاد. البته از مردن که میمیره. ولی فقط یک دفعه. معلوم نیست کی گفته؟ ترسو هزاردفعه میمیره، شجاع فقط یک دفعه! ” مرسی کتابراه برای این کتاب خوب.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.