نویسنده عزیز اینکه هیچ شخصیت مثبتی از داستان نمیره اثر بد داره
آریا قهرمان داستان و نباید بمیره قبول
سکویا، ژولیت، غمزه، حواصیل نمردن
سارنوش و سیروس صوفیا و جوفا و بعد یک مرگ باز زنده کردی
یه شیث رو کشتی و این حس غم اومد و حرکتت خوب بود، دوباره با برنامه دیدن روح شیث احتمال نود درصد میخوای برنامه زنده کردن شیث رو داری
بدی این کار شما چیه؟؟؟ اینه که من مخاطب هیجانی از غم و شادی موقع مرگ هیچ شخصیتی ندارم
وقتی آریا قلب نسیم رو در میاره میگم احتمال زیاد درآینده نسیم احیا میشه یا حتی برای سرپینا نمیگم مظلوم بود، میگم عیب ندارد دوباره برمیگرده
حتی اگر واقعا شما حذفشون کنی، ولی دیگه اون لحظهی مرگ شخصیتها، هیجان مثبت یا منفی ندارم
زورت فقط به بابک نگهبان زمهریر و مادر پاریس رسید، خوب اونا رو هم زنده کن
وقتی داستان شما کشتن و خون ریزی داره، زجر دادن و شکنجه داره، صحنههای عاشقانه داره، پس مخاطبت کودک نیست که نمیخوای شخصیتی حذف کنی که دلشون نشکنه، واین میشه پاشنه آشیل این مجموعه زیباتون
آریا قهرمان داستان و نباید بمیره قبول
سکویا، ژولیت، غمزه، حواصیل نمردن
سارنوش و سیروس صوفیا و جوفا و بعد یک مرگ باز زنده کردی
یه شیث رو کشتی و این حس غم اومد و حرکتت خوب بود، دوباره با برنامه دیدن روح شیث احتمال نود درصد میخوای برنامه زنده کردن شیث رو داری
بدی این کار شما چیه؟؟؟ اینه که من مخاطب هیجانی از غم و شادی موقع مرگ هیچ شخصیتی ندارم
وقتی آریا قلب نسیم رو در میاره میگم احتمال زیاد درآینده نسیم احیا میشه یا حتی برای سرپینا نمیگم مظلوم بود، میگم عیب ندارد دوباره برمیگرده
حتی اگر واقعا شما حذفشون کنی، ولی دیگه اون لحظهی مرگ شخصیتها، هیجان مثبت یا منفی ندارم
زورت فقط به بابک نگهبان زمهریر و مادر پاریس رسید، خوب اونا رو هم زنده کن
وقتی داستان شما کشتن و خون ریزی داره، زجر دادن و شکنجه داره، صحنههای عاشقانه داره، پس مخاطبت کودک نیست که نمیخوای شخصیتی حذف کنی که دلشون نشکنه، واین میشه پاشنه آشیل این مجموعه زیباتون