نظر میترا برتون برای کتاب صوتی هرگز رهایم مکن

هرگز رهایم مکن
میترا برتون
۱۴۰۴/۰۷/۰۳
00
کتاب روایتگر زنی ۳۱ سالهاست که ۱۲ سال آخر عمرش را به پرستاری گذرانده، است. در روایت کاتی مرگ به عنوان موضوعی اجتناب ناپذیر نشان داده میشود. آنها به دلیل رمزآلودی که رفته رفته در روند کناب مشخص میشود در مرکز هیشلیم نگهداری و بررگ میشوند. او تمام خاطراتش را به گونهایی بیان میکند که گویی قطعات پازلی را آرام آرام در کنار هم میچیند و در نهایت تصویر کاملی از ماجرا را به تصویر میکشد. از نظرمن کتاب شرحی مفصل بر نابودی“امید” است. شخصیتهای داستان در مقاطع مختلف زندگی میکوشند تا هویت خود را بیابند، میکوشند که به مدد عشق بتوانند زندگیهایشان را هرچند برای مدتی کوتاه نجات دهند تا بتوانند زمانی اندک را با عشق فارغ از برنامهایی که برایشان در نظر گرفته شده سرکنند اما در نهایت که درمییابند تعویقی از سرنوشت شومشان در کار نیست، از پا درمیآیند و همچون سیزیف تسلیم سرنوشت میشوند. کات در طول داستان حتی برای یکبار هم که شده درباره آینده تاریکش تصویرسازی نمیکند و شکایتی هم ندارد. او در برابر آنچه مقدر شده تسلیم محض است. نویسنده در کتاب از زندگی میگوید، از سرکوبی و انکار، سرکوبی اینکه میدانیم زندگیمان دیر یا زود به پایان میرسد و انکار پیری. کات و تومی او به ما میآموزند که با هنر عشق شاید بتوان این خاتمهی سرکوب و انکار شده را به تعویق انداخت و حتی جاودانه کرد.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.