ممنون آقای فصیح پس از مدتها یک رمان ایرانی خوب با داستانی در دل تهران قدیم شنیدم.
دل کور رمان پر کششی است که به بهانه مرگ برادر بزرگتر، شخصیت اول داستان، صادق را وامی دارد گذشته را مرور کند.
شاید برجستهترین ویژگی این رمان ایرانی بودنش باشد. ایرانی بودن نه به خاطر اسامی افراد و مکانها بلکه آنچه در داستان رخ میدهد تمام و کمال حاصل زندگی در این آب و خاک و همین فرهنگ و زبان و مذهب است. کمی که به گذشته نه چندان دورمان بنگریم و حتی به همین امروز، حتما مختارها را میبینیم، صادقها و ارباب حسنها را هم همینطور و کوکب خانم و گلین خانم را که آینه تمام قد زن ایرانی دوره خودشان هستند ولی باید خیلی خوش شانس باشیم که امثال رسول را ببینیم.
رمان تلخی بود مثل قصه جاوید که سالها پیش از این نویسنده خواندم و تلخ تر آنکه این تلخی دروغ نیست.
شخصیت پردازی و موقعیت پردازی به خوبی انجام شده.
و اما روایت: هر بار که کتابی با صدای جناب عمرانی میشنوم شگفت زده میشوم و این بار هم مستثنی نبود. به خصوص اجرای زیبای لهجهها. و اگر خوانش رمانهای طنز را با صدای ایشان شنیده باشید متوجه میشوید چقدر حال و هوای هر قصه را به خوبی درک و حفظ میکنند.
با سپاس از کتابراه
دل کور رمان پر کششی است که به بهانه مرگ برادر بزرگتر، شخصیت اول داستان، صادق را وامی دارد گذشته را مرور کند.
شاید برجستهترین ویژگی این رمان ایرانی بودنش باشد. ایرانی بودن نه به خاطر اسامی افراد و مکانها بلکه آنچه در داستان رخ میدهد تمام و کمال حاصل زندگی در این آب و خاک و همین فرهنگ و زبان و مذهب است. کمی که به گذشته نه چندان دورمان بنگریم و حتی به همین امروز، حتما مختارها را میبینیم، صادقها و ارباب حسنها را هم همینطور و کوکب خانم و گلین خانم را که آینه تمام قد زن ایرانی دوره خودشان هستند ولی باید خیلی خوش شانس باشیم که امثال رسول را ببینیم.
رمان تلخی بود مثل قصه جاوید که سالها پیش از این نویسنده خواندم و تلخ تر آنکه این تلخی دروغ نیست.
شخصیت پردازی و موقعیت پردازی به خوبی انجام شده.
و اما روایت: هر بار که کتابی با صدای جناب عمرانی میشنوم شگفت زده میشوم و این بار هم مستثنی نبود. به خصوص اجرای زیبای لهجهها. و اگر خوانش رمانهای طنز را با صدای ایشان شنیده باشید متوجه میشوید چقدر حال و هوای هر قصه را به خوبی درک و حفظ میکنند.
با سپاس از کتابراه