خطر اسپویل:
داستان پسری جوونه که با وجود ضعفِ مالی خانواده به تحصیل میپردازه و بعدها برای ادامه تحصیل به ترکیه میره، طبیعتا با افرادی آشنا میشه و معاشرت با اونها برقرار و همون آشنایی؛ زمینه ساز اشتغال در یک شرکت میشه، همه چیز به روال عادی پیش میره تا اینکه محمد به ایران برمیگرده و تصمیم به ازدواج با نامزدش میگیره ولی این امر تحقق پیدا نمیکنه، مدتی بعد با سفر دوست و همکار ترکیه ایش به ایران و با توجه به شرایط روحیش به درخواست سوات مجدد به ترکیه برمیگرده، بعدها در یک شرکت دیگهای که شرایط و تسهیلات خوبی داشته مشغول به کار میشه، محمد ناخواسته در این شرکت متوجه حساس بودن شغلش میشه. کنجکاویهای بیشترش او رو در مسیری خطرناک قرار میده که او رو تا پای مرگ میبره، موضوع کتاب خاص و جالب توجه بود.
اما چطور رحمان و امثال رحمان از پس مخارج همسر و بچه هاشون برنمیان اما ازدواج مجدد میکنند؟! سبک نگارش نویسنده ضعیف و ناپخته بود اما ارزش مطالعه رو داشت. سپاس.
داستان پسری جوونه که با وجود ضعفِ مالی خانواده به تحصیل میپردازه و بعدها برای ادامه تحصیل به ترکیه میره، طبیعتا با افرادی آشنا میشه و معاشرت با اونها برقرار و همون آشنایی؛ زمینه ساز اشتغال در یک شرکت میشه، همه چیز به روال عادی پیش میره تا اینکه محمد به ایران برمیگرده و تصمیم به ازدواج با نامزدش میگیره ولی این امر تحقق پیدا نمیکنه، مدتی بعد با سفر دوست و همکار ترکیه ایش به ایران و با توجه به شرایط روحیش به درخواست سوات مجدد به ترکیه برمیگرده، بعدها در یک شرکت دیگهای که شرایط و تسهیلات خوبی داشته مشغول به کار میشه، محمد ناخواسته در این شرکت متوجه حساس بودن شغلش میشه. کنجکاویهای بیشترش او رو در مسیری خطرناک قرار میده که او رو تا پای مرگ میبره، موضوع کتاب خاص و جالب توجه بود.
اما چطور رحمان و امثال رحمان از پس مخارج همسر و بچه هاشون برنمیان اما ازدواج مجدد میکنند؟! سبک نگارش نویسنده ضعیف و ناپخته بود اما ارزش مطالعه رو داشت. سپاس.