وقتی این کتابو خوندم، حس کردم یکی داره باهام روراست حرف می‌زنه، نه اینکه بیاد بگه «تو تنبلی»، بلکه می‌گه «دنیا طوری طراحی شده که حواست پرت بشه».
نویسنده خودش هم اعتراف می‌کنه که حواس‌پرتی داره، و همین باعث شد حرفاش برام واقعی‌تر باشه؛ نه اون مدل آدمای موفقی که فقط دستور می‌دن.
یه چیزی که خیلی باهاش ارتباط گرفتم، این بود که می‌گفت حواس‌پرتی از درون میاد، نه فقط از بیرون؛ یعنی گاهی خودمون دنبال فرار از کارای سختیم.
کتابش پر از راه‌حل‌های ساده‌ست، نه پیچیده؛ مثلاً اینکه چطور برنامه‌ریزی کنی، چطور با خودت قرار بذاری، نه اینکه فقط گوشی‌تو خاموش کنی.
برام جالب بود که تکنولوژی رو دشمن نمی‌دونه؛ می‌گه اگه بلد باشی باهاش کنار بیای، می‌تونه ابزار باشه نه مزاحم.
بعد از خوندنش، یه‌کم بیشتر حواسم به زمانم جمع شد؛ نه اینکه معجزه کنه، ولی یه تلنگر خوب بود.
در کل، این کتاب مثل یه دوستیه که نمی‌خواد تو رو تغییر بده، فقط می‌خواد کمکت کنه خودتو بهتر بشناسی و یه‌کم بیشتر حواست جمع باشه
نویسنده خودش هم اعتراف می‌کنه که حواس‌پرتی داره، و همین باعث شد حرفاش برام واقعی‌تر باشه؛ نه اون مدل آدمای موفقی که فقط دستور می‌دن.
یه چیزی که خیلی باهاش ارتباط گرفتم، این بود که می‌گفت حواس‌پرتی از درون میاد، نه فقط از بیرون؛ یعنی گاهی خودمون دنبال فرار از کارای سختیم.
کتابش پر از راه‌حل‌های ساده‌ست، نه پیچیده؛ مثلاً اینکه چطور برنامه‌ریزی کنی، چطور با خودت قرار بذاری، نه اینکه فقط گوشی‌تو خاموش کنی.
برام جالب بود که تکنولوژی رو دشمن نمی‌دونه؛ می‌گه اگه بلد باشی باهاش کنار بیای، می‌تونه ابزار باشه نه مزاحم.
بعد از خوندنش، یه‌کم بیشتر حواسم به زمانم جمع شد؛ نه اینکه معجزه کنه، ولی یه تلنگر خوب بود.
در کل، این کتاب مثل یه دوستیه که نمی‌خواد تو رو تغییر بده، فقط می‌خواد کمکت کنه خودتو بهتر بشناسی و یه‌کم بیشتر حواست جمع باشه