زن این داستان که بنا بر فرهنگ زمانه، بدکاره به حساب میآید برای توبه کردن به حرم رضوی پناه میبرد و ملاقات با یک مرد، مسیر آمرزش او را عوض میکند.
– در بخشی از این داستان صوتی میشنویم:
«در این به خود رسیدگی، همه سالهای پیش، بیاعتبار بود. انگار عمر دیگری بوده است. انگار برگشته بود به آغاز روزگار. اکنون رسیده بود به حالی که میدانست هرگز کسی به او عاشق نبوده است، هرگز به هیچکس، او عاشق نبوده است و هرگز نبوده است. انگشت لای محجر فولاد کرده بود و میلههای سفت مصقل را میفشرد. در آرزوی خاک پشت پنجره، انگشت روی آن کشید و بر چشم خود مالید. لب روی میلهها گذاشت تا بوسه فشارنده تبدیل شد به یک مکیدن در حرص جذب هر چه خدایی بود.»
همانطور که مشاهده کردید گلستان نثری شعرگون را برای روایت خود انتخاب کرده است. او به جزئیات داستان هم در قالب همین کلمات شعرگونه پرداخته است. سوای ارزشهای ادبی اثر، شما میتوانید اوضاع حاکم بر فرهنگ کوچه و بازار تهران و مشهد دهه ۴۰ را هم با شنیدن این داستان درک کنید. گذشته از آن میتوانید نقد ظریف گلستان را دریابید که چگونه نفس ظلم به یک زن تنها و بیپناه را یادآور میشود و اشاره میکند که بعضی از آفتها حتی با پنهان شدن در لباس دین و شریعت همچنان آسیب و آفت باقی میمانند.
– در بخشی از این داستان صوتی میشنویم:
«در این به خود رسیدگی، همه سالهای پیش، بیاعتبار بود. انگار عمر دیگری بوده است. انگار برگشته بود به آغاز روزگار. اکنون رسیده بود به حالی که میدانست هرگز کسی به او عاشق نبوده است، هرگز به هیچکس، او عاشق نبوده است و هرگز نبوده است. انگشت لای محجر فولاد کرده بود و میلههای سفت مصقل را میفشرد. در آرزوی خاک پشت پنجره، انگشت روی آن کشید و بر چشم خود مالید. لب روی میلهها گذاشت تا بوسه فشارنده تبدیل شد به یک مکیدن در حرص جذب هر چه خدایی بود.»
همانطور که مشاهده کردید گلستان نثری شعرگون را برای روایت خود انتخاب کرده است. او به جزئیات داستان هم در قالب همین کلمات شعرگونه پرداخته است. سوای ارزشهای ادبی اثر، شما میتوانید اوضاع حاکم بر فرهنگ کوچه و بازار تهران و مشهد دهه ۴۰ را هم با شنیدن این داستان درک کنید. گذشته از آن میتوانید نقد ظریف گلستان را دریابید که چگونه نفس ظلم به یک زن تنها و بیپناه را یادآور میشود و اشاره میکند که بعضی از آفتها حتی با پنهان شدن در لباس دین و شریعت همچنان آسیب و آفت باقی میمانند.