نظر Amirali Naseri برای کتاب صوتی کتاب راهنمای رزم آور نور

کتاب راهنمای رزم آور نور
Amirali Naseri
۱۴۰۴/۰۴/۲۸
00
کتاب «رزم آور نور»، نه کتابی ست برای خواندن، که آیینه ای ست برای نگریستن. کسی که در هیاهوی جهان، تنها به دنبال معناست و نه اطلاعات، وقتی این کتاب را می گشاید، صدای آشنایی را از درون خود می شنود؛ صدای سال ها خاموشی، صدای پرسشی که از کودکی در ما بود و هیچ گاه پاسخ روشنی نیافت. کوئیلو در این کتاب از رزم آور می نویسد، اما رزم آوری که با شمشیر نمی جنگد؛ با سایه ی خویش می جنگد. با آن بخشی از خودش که گاه تردید می کند، گاه وسوسه می شود، گاه ایمانش ترک برمی دارد. و این، حقیقت ماجراست. ما از بیرون رزم آور نیستیم، اما در درون، همواره در میدانیم. نکته ی عرفانی کتاب در این است که بر خلاف بسیاری از نوشته های انگیزشی و متظاهرانه، نمی گوید انسان باید کامل باشد تا به راه آید؛ می گوید باید راه بیفتی، با همین ضعف ها، همین زخم ها، همین سردرگمی ها. «رزم آور نور» رستگار نشده؛ او در مسیر است. و در عرفان، راه اصل است، نه مقصد. در جای جای کتاب، کوئیلو از تعادل میان یقین و شک، نور و تاریکی، خاموشی و اقدام سخن می گوید. او معنویت را نه در گوشه ی معبد، بلکه در میان دود و آتش زندگی می جوید. آن جا که انسان باید انتخاب کند، سقوط کند، برخیزد، و بار دیگر با دل آگاه ادامه دهد. از دید من، کتاب «رزم آور نور» نه یک دستورالعمل برای خوب بودن است، بلکه دعوتی ست برای بیدار بودن. برای آن که در هر تصمیم، با هر تلخی، با هر خطا، آگاه بمانی و ریشه ها را ببینی؛ نه فقط میوه ها را. و شاید ارزشمندترین پیام آن، این است: خداوند رزم آور کامل نمی خواهد. رزم آور حاضر می خواهد. و همین برای یک سالکِ جستجوگر، کافی ست.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.