نظر Amirali Naseri برای کتاب صوتی مسخ

مسخ
Amirali Naseri
۱۴۰۴/۰۴/۲۱
10
«مسخ» یکی از آن آثاری ست که نه به خاطر داستانش، بلکه به خاطر حقیقت تلخی که در بطنش نهفته است، ماندگار شده. این کتاب برای من، نه فقط روایت دگرگونی یک انسان به موجودی بی ارزش، بلکه توصیف لایه لایه ی بی اعتنایی، تنهایی، و فشار جامعه بر انسان است. من با گرگور سامسا همذات پنداری نمی کنم چون بخواهم؛ بلکه چون نمی توانم نکنم. آن قدر درک موقعیتش آشناست، که گویی نویسنده زندگی بسیاری از ما را با بی رحمی توصیف کرده است. فرانتس کافکا در این اثر، تصویری از جهان به ما می دهد که در آن انسان، تا زمانی که مفید باشد، محترم است، و به محض آن که از حرکت بازایستد، به باری سنگین و غیرقابل تحمل تبدیل می شود. گرگور به حشره تبدیل نشد، بلکه جهان به او فهماند که «انسان بودن» هیچ امتیازی نمی آورد، اگر دیگر به درد کسی نخوری. خواندن این اثر برای من تجربه ای دردناک اما عمیق بود. مسخ، آن طور که باید، مرا به فکر وا داشت—نه فقط درباره شخصیت داستان، بلکه درباره خودم، جایگاهم، رابطه ام با خانواده، و تصویری که دیگران از من ساخته اند. این کتاب را می ستایم، چون بدون آن که ادعای فلسفه کند، فلسفی ترین سؤالات را در دل انسان می نشاند. و بدون آن که بخواهد همدردی جلب کند، زخم عمیقی در مخاطب باقی می گذارد.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.