نظر 📚 طاها احمدی 📚 برای کمیک همسفر با شیطان

با سلام خدمت شما دوست داران عزیز و گرامی، همچنین تشکر میکنم از همکاران گرامی برنامهٔ کتابراه. این داستان کمیک، تصاویر های گویا و بسیار جذابی داشت. متن این کتاب کمیک راجب فردی به نام «باب» است که پدر و مادرش او را رها کردند و یتیم بود. با این حال سرپرستی او را دولت قبول کرد و در یتیم خانه ای به سرپرستی قبول کردند و او را به مدرسه فرستادند. وقتیکه بزرگ شد خواست که به زادگاهش یعنی انگلستان بازگردد؛ بنابراین راهی کشتی ها شد. در این زمان به آن کشتی مسافربری حمله کردند و صاحب حمله دزدان دریای بودند. باب را اسیر کردند؛ ولی رهبر آن کشتی دزد دریایی از باب خوشش آمد و او را به عنوان یکی از نیرو های خود در آورد. مدتی بعد خواست شورش کند؛ اما کاپیتان فهمید و او را در جزیره ای تنها گذاشت. باب به همراه شورشیان دیگر شروع به ساخت کشتی های کوچکی کردند و با آن کشتی ها به کشتی های دیگر حمله کردند و به این ترتیب باب نیز یکی از دزدان دریایی شد. چندین بار شکست خورد و از اول شروع کرد؛ اما هیچگاه تسلیم نشد و همیشه به تلاش پرداخت. همچنین در آینده به دلیل تلاش های گسترده و رهبری تصمیم گرفتند که باب را کاپیتان کنند . در آخر حتما پیشنهاد میکنم که این کتاب کمیک را حداقل یکبار بخوانید. با تشکر از کتابراه عزیز و گرامی.