صدای راوی فوقالعاده بود و کاملا با متن تطابق داشت.
خب در کل همیشه با این شخصیت دوگانه آشنا بودم
و اسم کتاب را بارها شنیده بودم
بیشتر وقتها از آن به درست یاغلط، برای آدمهای دوشخصیتی استفاده میشد. اما شاید باید در زمان خودش خوانده شود نثرش کلاسیک بود و خیلی امروزی نبود شاید. و جزئیات زیادی نداشت. داستان بسیار کوتاه بود اما مسلما داستان مهمی است و بستری شد برای داستانها و فیلمهای دیگری با مضمون هویت دوگانه و حتی داستانهای ابرقهرمانی کمیک استریپها. تا آن جا که خواندهام استیونسن، نویسندهی رمان، «دکتر جکیل وآقای هاید» را بهواسطهی کابوسی که برایش اتفاق افتاده نوشته است. ابتدا از آن نارضای بود و آنرا سوزاند اما به سرعت پشیمان شد و بار دیگر آنرا سهروزه نوشت و یکی از آثار ماندگار ادبیات جهانی را خلق کرد.
فکر میکنم دلیل محبوبیت این کتاب این است که انگار همهی ما ممکن است با دکتر جکیل همذاتپنداری کنیم
شاید در همهی ما آقا یا خانم هاید همانطور که ترجمهی لغت میگوید پنهان شده باشد!
خب در کل همیشه با این شخصیت دوگانه آشنا بودم
و اسم کتاب را بارها شنیده بودم
بیشتر وقتها از آن به درست یاغلط، برای آدمهای دوشخصیتی استفاده میشد. اما شاید باید در زمان خودش خوانده شود نثرش کلاسیک بود و خیلی امروزی نبود شاید. و جزئیات زیادی نداشت. داستان بسیار کوتاه بود اما مسلما داستان مهمی است و بستری شد برای داستانها و فیلمهای دیگری با مضمون هویت دوگانه و حتی داستانهای ابرقهرمانی کمیک استریپها. تا آن جا که خواندهام استیونسن، نویسندهی رمان، «دکتر جکیل وآقای هاید» را بهواسطهی کابوسی که برایش اتفاق افتاده نوشته است. ابتدا از آن نارضای بود و آنرا سوزاند اما به سرعت پشیمان شد و بار دیگر آنرا سهروزه نوشت و یکی از آثار ماندگار ادبیات جهانی را خلق کرد.
فکر میکنم دلیل محبوبیت این کتاب این است که انگار همهی ما ممکن است با دکتر جکیل همذاتپنداری کنیم
شاید در همهی ما آقا یا خانم هاید همانطور که ترجمهی لغت میگوید پنهان شده باشد!