نظر احمدی برای کتاب سکانس پایانی زندگی خسرو

سکانس پایانی زندگی خسرو
احمدی
۱۴۰۳/۱۲/۱۴
10
با سلام کتاب سکانس پایانی خسرو داستان پسری عجول و عصبانی را توصیف می کند که به نصیحت های اطرافیان خود هیچ توجهی ندارد و می خواهد یک شبه ره صدساله را بپیماید. داستان با حضور خسرو در سلول زندان شروع می شود. او در زندان خاطرات خود را به یاد می آورد و با مرور آن ها سعی می کند متوجه شود که چه چیزی او را به این جا کشانده است. در صحنه ی بعدی کتاب سکانس پایانی زندگی خسرو، خسرو تمام ظرف های آشپزخانه را شکسته است تا مادر و پدرش را قانع کند که مغازه شان را بفروشند و به او پول دهند. خسرو قصد دارد پول مغازه را در بورس سرمایه گذاری کند و ثروتمند شود. او به حرف های هیچ کس توجه ندارد و دوست دارد تا آخر عمر بی کار بماند. پدر خسرو با فروش مغازه موافقت می کند؛ اما باید همراه با بقیه ی اعضای خانواده به سفری یک هفته ای برود. بعد از تنها شدن خسرو در خانه، مهران، هم محله ای و دوست خسرو به دیدارش می رود و از او می خواهد که در تصمیمش برای سرمایه گذاری در بورس تجدیدنظر کند. مهران که می داند خسرو دست خط خوبی دارد، او را برای کاری در نظر گرفته. خسرو پیشنهاد مهران را قبول نمی کند و هر دو بر سر ماجرایی با هم درگیر می شوند. دعوایی که عاقبت خوشی نداردبا سپاس
هیچ پاسخی ثبت نشده است.