نظر NuLl برای کتاب بگذار کودکی کنم

بگذار کودکی کنم
سحر حسنی
۱۵۰ رای
NuLl
۱۴۰۳/۱۱/۱۸
داستان کتاب راجب زنی به اسم هاجر بود که از سختی های دوران زندگیش از جمله ازدواجی که در زمان قدیم در دوران جاهلیت شکل میگرفته (کودک همسری) گفته میشه، کتاب با اینکه برگرفته از واقعیته ولی بعضی از جاهاش بیش از حد اغراق شده، بر فرض مثال فاصله سنی بین شخصیت حسن و هاجر کلا هفت سال اختلاف سنی داشتن ولی جایی از رمان حسن میگه که "هاجر جای بچه من هست نه زنم" و یا عشق بی حدو اندازه حسن نسبت به پریچهر با اینکه پریچهر به حسن هیچ حسی نداشته که در آخر هم انتقامشو گرفته باعث میشه فکر کنم دارم یکی از رمانهای آبکی عاشقانه میخونم تا سرگذشت یک زن سختی کشیده، و ایراد دیگه اش هم اینه که وقایع و اتفاقات داستان خیلی سریع میگذشت، یعنی نویسنده حتی به اتفاقات و زندگی روزمره اینها هیچ اشاره ایی نکرده و فقط خیلی سریع از همه اینها رد میشده و بیشتر روی شکنجه های هاجر و بچه هاش تمرکز داشته (یعنی میتونسته بیشتر در روایت داستان کار کنه تا شکنجه های هاجر)، و اینکه نویسنده شخصیت هاجر رو خیلی ساده و ابله جلوه داده یعنی یک جاهایی از داستان که داشتن تا حد مرگ تخریبش میکردن و یا کتکش میزدن هاجر نه تنها از حقش دفاع نمیکرده بلکه فقط سکوت کرده، درسته تمامی این رویداد ها در آن زمان در حال رخدادن بود ولی این بیش از حد اغراق شده بود (گاهی باید سکوتت رو کنار بزاری و از حقت دفاع کنی)... درکل خیلی کتاب حرص درآوری بود به حدی که تو بعضی از جاهاش میخواستی سرت رو به دیوار بکوبی (حداقل برای من که چنین چیزی بود) اگه سرت درد میکنه برای کتابهای حرص درآور و میخوای تا روزت رو با فشار خوردن شروع کنی این کتاب برای تو مناسبه دوست عزیز
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟