ارگنه رها میشه ولی آیدین میمیره رسیدن به آزادی بهایی داره و بهای آزادی این هست که جانهایی گرفته بشوند در راه رسیدن به آزادی کسانی که شجاع هستند و از جانشون میگذرند کم نیستند ولی هستند کسانی هم که بی تفاوتند در نهایت ارگنه آزاد و رها میشه و این جا است که داستان کاملا مفهوم پیدا میکنه ارگنه یکی از صخرههای کوه است که میخواهد شورش کند و خود را ازکوه جدا کندحتی با اسمان تبانی میکند تا به آزادی برسد ارگنه حسرت ازادی انسانهایی رو دارد که از رویش رد میشوند
و داستان از زبان بخش دیگر کوه است که در مورد ارگنه و رفتارهای مخاطره آمیزش صحبت میکند و به نظر من مفهوم سیاسی داشت موقعی که بعضیها (ارگنه) علیه سلطه دولت قیام میکنن وعدهای فقط تماشا گرن
و داستان از زبان بخش دیگر کوه است که در مورد ارگنه و رفتارهای مخاطره آمیزش صحبت میکند و به نظر من مفهوم سیاسی داشت موقعی که بعضیها (ارگنه) علیه سلطه دولت قیام میکنن وعدهای فقط تماشا گرن