خطر اسپویل
اسم کتاب خودش به نوعی اسپویل بود و حدس میزدم. شاید این حرفم بقیه موافق نباشن ولی من کمی یاد رمان ربکا افتادم. ولی خب نویسنده سعی کرده بود تغییراتی بده. من یکم راجب ادی از همون اول یجوری بودم چون معمولا شخصیت پرفکت مهربون که هیچ نقصی نداره خپ مشکوکه ولی اینجا برعکس. ادی قشنگ تر از تمام تصورتاتم بود و خپ بااینکه زنش رو اسیر کرده بود ولی نه آزارش میداد نه چیزی برای من عجیب بود که چجوری و چرا پس بلانش رو کشته پس اینجا یکم شک کردم ولی خپ اخرش رو حدس نمیزدم که واقعا جالب بود ولی از دوتا دختر متنفرم دوتا مریض روانی و ادی. ادی بیچاره خیلی گناه داشت (البته دلش هم دریا بود و این جالب نبود ولی واقعا نرمال تر از بقیه بود). اخرشو واقعا دوست نداشتم و واقعا دلم براش سوخت. اصلا پایانش به دلم نچسبید حتی اگر زنده مونده باشن واقعا این رابطه ی سمی جالب نیست و ادی لایق رابطه ی بهتری بود. از طرفی جین خیلی اعصابمو خورد کرد، اصلا علاقه زیادی در اون راجب ادی ندیدم. واقعا که، بئا هم همینطور. واقعا خلاصه که حیف ادی اصلا این پایان بد رو دوست نداشتم
اسم کتاب خودش به نوعی اسپویل بود و حدس میزدم. شاید این حرفم بقیه موافق نباشن ولی من کمی یاد رمان ربکا افتادم. ولی خب نویسنده سعی کرده بود تغییراتی بده. من یکم راجب ادی از همون اول یجوری بودم چون معمولا شخصیت پرفکت مهربون که هیچ نقصی نداره خپ مشکوکه ولی اینجا برعکس. ادی قشنگ تر از تمام تصورتاتم بود و خپ بااینکه زنش رو اسیر کرده بود ولی نه آزارش میداد نه چیزی برای من عجیب بود که چجوری و چرا پس بلانش رو کشته پس اینجا یکم شک کردم ولی خپ اخرش رو حدس نمیزدم که واقعا جالب بود ولی از دوتا دختر متنفرم دوتا مریض روانی و ادی. ادی بیچاره خیلی گناه داشت (البته دلش هم دریا بود و این جالب نبود ولی واقعا نرمال تر از بقیه بود). اخرشو واقعا دوست نداشتم و واقعا دلم براش سوخت. اصلا پایانش به دلم نچسبید حتی اگر زنده مونده باشن واقعا این رابطه ی سمی جالب نیست و ادی لایق رابطه ی بهتری بود. از طرفی جین خیلی اعصابمو خورد کرد، اصلا علاقه زیادی در اون راجب ادی ندیدم. واقعا که، بئا هم همینطور. واقعا خلاصه که حیف ادی اصلا این پایان بد رو دوست نداشتم