نظر 📚samira⁦(⁠◕⁠ᴗ⁠◕⁠✿⁠)⁩⁦ برای کتاب صوتی موش خالی بند

موش خالی بند
علی محمدپور، غزل قنبرزاده
۳۴۰ رای
📚samira⁦(⁠◕⁠ᴗ⁠◕⁠✿⁠)⁩⁦
۱۴۰۳/۰۹/۱۹
داستان در مورد یک موش بود که همیشه دروغ می‌گفت لاف می‌زد و پز می‌داد موش کوچولو هیچ دوستی نداشت و به کار خود ادامه می‌داد او یک خروس را دید و به او گفت که چه پرهای قشنگی داری من یه کس را می‌شناسم که از تو پرهایش قشنگ‌تر است خروس گفت چه کسی است موش کوچولو گفت اگر با من دوست شوی به تو خواهم گفت و خروس با من دوست شوی به تو خواهم گفت خروس ناراحت شد و گفت برو با همون بهترین دوست شو موش کوچولو فهمید که نباید دروغ می‌گفت عمو باز به کار خود ادامه داد ر راه جوجه تیغی را دید که میوه جمع می‌کرد او مقدار میوه را به روی خارهایش چسبانده بود و به خانه می‌برد موش کوچولو گفت ه خارهای قشنگی داری ولی من کسی را می‌شناسم که از تو نیز بهتر است جوجه تیغی گفت کی موش کوچولو گفت اگر با من دوست شوی به تو خواهم گفت جوجه تیغی ناراحت شد و رفت چون موش کوچولو باز دروغ گفته بود و تصمیم گرفت این کار را ترک کند یک خرگوش به سمت او آمد وش کوچولو گفت چه گوش‌های درازی داری و خواست که ادامه دروغ گفتن خود را بگوید اما سکوت کرد خرگوش گفت چه می‌خواستی بگویی موش کوچولو گفت من خیلی دروغگو هستم رگوش گفت اینکه چیزی نیست من کسی رو شنیدم که از تو نیست بیشتر دروغ می‌گوید موش گفت واقعاً او چه کسی است خرگوش گفت اگر با من دوست شوی به تو خواهم گفت موش ناراحت شد و خرگوش گفت شوخی کردم خواستم بدانی که چقدر کار بدی انجام می‌دهی آن‌ها با هم دوست شدند.
داستان آموزنده برای کودکان بود که به آن‌ها می‌گفت که دروغ نگویند اما در اینجا از لاف زدن و پز دادن حرف می‌زد من تا حالا کلمه لاف را نشنیدم و این اولین بار است باید به جای آن کلمه دروغ را جایگزین می‌کرد
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟