افتضاح بود. من به پیشنهاد یه نفر دیگه این کتاب رو خوندم. اینکه بعضی از خانومها نیاز دارن زنانگی خودشون رو دوباره بدست بیارن درسته. ولی اصلا به این اشاره نمیکنه که چرا زن امروزی از زنانگی خودش فاصله میگیره. وقتی از کودکی هر وقت کارهای پسرونه میکنه تشویق میشه و میبینه پسرها با انجام کارهای دخترونه تحقیر میشن، پیش فرضش اینه که دختر بودن بده و پسر بودن خوبه. اونم میخواد خوب باشه پس پس ذهنش پسر بودن رو انتخاب میکنه. بعد در بزرگسالی وقتی با فرد نابالغ و وظیفهنشناس روبرو میشه و مجبور میشه همهی کارها رو خودش انجام بده تا به جایی برسه و اگه خیلی از چیزها رو به اون مردی واگذار کنه که راحتطلبه و مسئولیتپذیر نیست (جمع نمیبندم مرد وظیفهشناس هم داریم) زندگیش پیشرفت که نمیکنه، بماند، پسرفت میکنه مجبوره محکم باشه و برای زندگی بجنگه. با آموزش پسرها جامعه رو برای دخترها امن کنیم بعد توقع ظرافت زنانه داشته باشیم.
حتی وقتی ازمون میخوان ظرافت زنانه رو دوباره بدست بیاریم باز هم باید تنهایی این کار رو بکنیم. بدون حمایت، هیچ زنی آرامش پیدا نمیکنه که بتونه ظریف باشه.
حتی وقتی ازمون میخوان ظرافت زنانه رو دوباره بدست بیاریم باز هم باید تنهایی این کار رو بکنیم. بدون حمایت، هیچ زنی آرامش پیدا نمیکنه که بتونه ظریف باشه.