نظر م کاظمی برای کتاب سقوط مرگبار 1: باران سیاه

سقوط مرگبار 1: باران سیاه
معین فرد
۱۶۳۹ رای
م کاظمی
۱۴۰۳/۰۹/۱۴
مفهوم طبیعت به عنوان یکی از محوری ترین باورهای جان ژاپنی دستخوش ویرانی می شود. ویرانی ای که ناشی از حضور امر شر بیرونی ست بر ساختار طبیعت. در این نگاه ایبوسه که در طیف نویسندگان سنت گرای ژاپنی طبقه بندی می شود، تلقی زیبایی شناسانه ی خود را از نابودی و بیماری ناشی از بمباران ارائه می دهد. مفهوم بیماری - در این باور ناشی از اختلالی ست در طبیعت؛ برهم ریختن نظمی که روح ژاپنی را ناگزیر کرده از پذیرفتن ایده ی محوریت جان طبیعت در زندگی. وقتی بمب فرو می افتد و شهر به آنی نابود می شود بخش های مهمی از نمادهای زیستی و باورهای راوی دستخوش نابودی می شوند. نابودی ای که هرچند تلخ و برانگیزاننده است اما در راستای امر طبیعت گرا قرار دارد. احتمالا به همین خاطر است که این انبوهه از مرگ نمی تواند راوی را آن طور که فکر می کنیم متعجب کند. بلکه او دچار شوک ناشی از تبعات این بمباران است که باعث بیماری و خللی شده اند در مسیر طبیعت. روح رام ژاپنی در این باور دچار گنگی می شود و هراس ناشی از خلل در ساختار طبیعت. او تنی را می بیند که به خاطر باران سمی ناشی از بمباران دچار تغییر و دگردیسی شده. وجودی که امری بیرونی آن را از مسیر مستقیم حیات اش خارج کرده و به آن زیستی ناهمگون بخشیده. در این باور مردن امری ست عادی تر و همسوتر با طبیعت اما بیماری ناشی از آن انسان مذکور را از روند زیست ژاپنی دور می کند و حالتی چون نفرین شدگی به وجود می آورد. چیزی مثل وضعیت کشتی دیوانه گان بر رودخانه. امری که فوکو از آن یاد می کند به مثابه تمایزی تاریخی در قرون وسطا.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟