نظر Mahnaz teimoury برای کتاب پسر شایسته

به نظرم فارغ از اینکه کلیشه‌ی "پدرومادرها همه‌ی بچه‌هاشون رو به یک اندازه دوست دارن" به‌طور کلی حقیقت داره یا نه، این جمله در موردِ "اریکا" کاملا صدق می‌کنه. اون مادرِ خانه‌داریه که به شکلِ پاره‌وقت روزنامه‌نگاری می‌کنه و یک پسر به اسم "لیام" و دختری به اسم "هانا" داره که تقریبا نقطه‌ی مقابلِ همدیگه هستن. ‌ لیام پسری سربه‌راه و آرومه که همیشه از حرف‌ها و توصیه‌های والدینش پیروی میکنه، نمرات خیلی خوبی میگیره و جز نفرات برتر مدرسه‌ست. اما هانا چندان خوش‌اخلاق نیست و بدعُنقی‌های خاصِ خودش رو داره که ترتبیتش رو برای یک والد چالش‌برانگیز میکنه‌. تا اینجای کار قابل درک به‌نظر میاد که کنار اومدن با لیام نسبت به هانا، برای مادرش ساده‌تر باشه، اما فقط به این شرط که از شایعاتی که پشت سرشه؛ بی‌خبر باشیم! آخه چطور ممکنه پسری رو انقدر دوست داشته باشی که توی پنج سالگی از مهدکودک اخراج شده؟ مگه یه پسربچه توی اون سن چه فاجعه‌ای رو میتونه رقم بزنه که مستحقِ چنین تنبیهی باشه؟ بالاخره چهره حقیقی لیام به تصویرِ همون پسربچه‌ با چشم‌های روشن، براق و معصومِ شکلاتی برمیگرده که دیگران ازش می‌شناسن یا وجهه‌ی واقعیِ اون یه هیولای مهارناپذیره که از همون کودکی، فجایعِ جبران‌ناپذیری رو رقم زده؟ اگر لیام کسی نباشه که فکرشو می‌کنیم، یعنی قادر به چه کارهای دیگه‌ایه که از دورترین گوشه‌ی ذهن‌مون هم رد نمیشه؟... 🫴🏻 "پسر شایسته" یکی از آثارِ روان‌پزشک و جنایی‌نویسِ زبردست، فریدا مک‌فادنه که به رمان‌های جنایی-روان‌شناختیِ شوکه‌کننده‌ش؛ معروفه! جالبه بدونید علی‌رغمِ اینکه ترجمه‌ی این رمان به تازگی منتشر شده، نسخه‌ی اصلیِ این کتاب سال ۲۰۲۰ یعنی زمانی‌که مک‌فادن شهرتِ فعلی‌اش رو نداشت؛ نوشته شده. بنابراین پختگی کت