نظر هیچ برای کتاب میدگارد 2: افسانه چشمه کوه مشرق

در ادامه برای این مجموعه باید بگم که بنظرم کشش و شخصیت پردازی این جلد از جلد قبل بهتر بود و میشه گفت در کل داستان قوی تر بود. اما محتوا بر خلاف چیزی که از گفته های نویسنده در جلد اول انتظار میرفت بازهم به سمت کتابهای خارجی متمایل بود. گرچه لااقل خیال خواننده بابت نبود قصد و نیت و القای تفکر راحته اما فضا شاید میشد بیشتر با فرهنگ خودمون مطابقت داشته باشه و به هدف نویسنده هم نزدیک تر بشه. نکته دیگه هم این بود که عموما های دختر لوس و خودخواهانه برخورد میکنن، گرچه تینا این فصل از موضع خودش کوتاه اومده بود اما تقریبا ژولیت جاشو گرفته بود، کلا انگار نکات مثبت شخصیت های دختر به جسم و چهره و نهایتا بعضا شوخ بودن یا هوش محدود میشد و نمیشد چهارتا صفت اخلاقی خوب بینشون پیدا کرد. چیزی هم که شاید از دید اکثر خواننده ها نقطع منفی محسوب نشه اما من واقعا منتظرم یک نویسنده جز یک عده خاص این طلسمو بشکنه و اون هم این بود که مثل اکثر داستانها عشق ها اتفاقی، لحظه ای و از روی ظاهر انجام میشد. چی میشه اگر یکی محض رضای خدا بخاطر فلان صفت خوب یک نفر یا باطن و تفکراتش عاشقش بشه نه بخاطر چشم و ابرو؟ گرچه اینجا اریا انگار بیشتر مجذوب معصومیت تینا شد اما در همون زمان که اریا از تینا معصومیت میدید خواننده عموما شرارت تینا رو شاهد بود! درکل چون جلد اول نکات مثبت رو گفته بودم این جلد بیشتر ایرادات مونده بودن اما هنوز هم هدف و قلم نویسنده برام باارزشه پ. ن: بعد از خوندن هفت جلد مجموعه باید بگم در کمال احترام از وقتی که صرف کردم واقعا پشیمونم و متاسف.