نظر رضا ارشدی برای کتاب صوتی باشگاه مشت زنی

باشگاه مشت زنی
رضا ارشدی
۱۴۰۳/۰۶/۰۱
01
این کتاب یکی از بهترین کتاب هایی است که تبدیل به فیلم شده و توانست نظر مخاطبان را به خود جلب کند، «باشگاه مشت زنی» یا همان فایت کلاب. نویسنده ی این کتاب، چاک پالانیک است. در اوایل 1998 میلادی، این کتاب در رده ی برترین کتاب های ایالت متحده ی آمریکا قرار گرفت و چندی بعد دیوید فینچر فیلمی با اقتباس از این رمان و با همان نام ساخت. پالانیک، در مورد ایده ی شکل گیری این داستان این گونه تعریف می کند که وقتی با همکارانش در یک کمپ حضور داشت، پس از شکایت از بلند بودن صدای رادیو، شدیداً مورد ضرب و شتم قرار گرفت. در ادامه وقتی به دفتر کار خود بازگشت متوجه شد که کسی درباره ی زخم های روی صورتش با او صحبتی نمی کند چرا که مخفی نگه داشتن اسرار، یکی از قوانین آنهاست. و از آن جا ایده ی نوشتن داستان شکل گرفت. اگر بعد دیدن فیلم میخواهید کتابو مطالعه کنید باید بدونید تفاوتهایی با هم دارند، مخصوصا در پایان کتاب و فیلم. شاید فکر کنیدکه در نگاه اول داستان خشونت طلبی را به نمایش می گذارد اما جی. جی. بالارد نویسنده آمریکایی معتقد است کتاب باشگاه مشت زنی را باید آینه تمام نمای انسان تنهای امروز دانست. ترجمه های پیمان خاکسار و همچنین کتاب هایی که او برای ترجمه انتخاب می کند هم عالی هستند. اول که کتاب را می خوانید به نظر گنگ و بی مفهوم است اما صبر داشته باشید و جلو بروید. زیبایی کتاب همین است که شما سخت تلاش می کنید بفهمید جریان از چه قرار است. کتاب سه شخصیت محوری دارد؛ راوی بدون نام که شخصیت اصلی است، مردی به اسم تایلر دردن و زنی به اسم مارلا سینگر. صدای گوینده و لحن روایت داستان هم بسیار مناسب بود.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.