نظر 📚samira(◕ᴗ◕✿) برای کتاب انتخاب

انتخاب
📚samira(◕ᴗ◕✿)
۱۴۰۳/۰۵/۱۵
00
داستان در مورد پسر بچهای بود که مشاور از او سوال میکرد که آیا دوست دارد با پدرش زندگی کند یا با مادرش پسر بچه تعجب کرده بود او یاد خاطرات گذشتهاش افتاد که چگونه همیشه در انتخاب کارهایش درش یا مادرش به او کمک میکردند در انتخاب بستنی لباس اسباب بازی یا هر چیز دیگری اما اینکه آن مشاور ز حرفهای آن کودک حوصلهاش سر میرفت درست نبود انگار که فقط میخواهد یک جواب قاطع بشنود و با او همدرد نبود در واقع پدر مادرم کودک قرار بود از یکدیگر طلاق بگیرند کودک نمیدانست باید چه انتخابی داشته باشه و مشاور فقط میخواست جواب را سریعتر بگوید.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.