نظر Atefeh_asgari برای کتاب صوتی مامان و مازیار

مامان و مازیار
Atefeh_asgari
۱۴۰۳/۰۵/۰۲
30
داستان خوبی بود داستان در باره ی مادری بود که بیوه شده بود افسردگی داشت از تنهایی ترسیده بود و عاشق شده بودو دخترش رو سدی جلوی ازدواج خود با مازیار میدید و بیشتر از ترس تنها شدنش بودیک برادر هم داشت که فکرش فقط رفتن به امریکا بود و رویای امریکا رفتن داشت خوشبختی رو اونجا حس میکرد معتاد شده بود و جلوی بچه حرفایی میزد یا کارهای میکرد که اصلا مناسب نبودو بعدا به جنگ میره ومیمیره و مادر ش بیشتر احساس تنهایی میکنه و افسردگیش بیشتر میشه مازیار هم که عاشق مادرش بود ولی حرفهای بقیه بیشتر براش مهم بود هر روز مادرشو ترک میکرد و باز برمیگشت انگار خسته شده بود از حس زیاد وابستگی زن به خودش مادری افسرده که یک روز به دخترش میگفت اگه تو نبودی با مازیار ازدواج میکردم اگه نبودی میرفتم امریکا و یک روز میگف منو تنها نذاریا خداراشکر که تورا دارم یه خانمی هم بود به اسم شنی که عاشق داییش بود و بعد از مرگ دایش کمتر بهش سر میزد و وقتی مادرش خود کشی کرده بود تنها کسی که میشناخت همون بودخیلی از پدرش سوال کرد ولی کسی جوابشو نمیداد اخرشم عکس شنی رو تویه روزنامه صفحه ی حوادث دید ممنون از کتابراه
هیچ پاسخی ثبت نشده است.