خطر اسپویل :
داستان درباره ی سفید پوستی بود که دکتر هم بود و فرزندشم از دست داده بود در محله ی فقیر نشین میرفت و مردم و درمان میکرد اما فکر فوت فرزندش از سرش بیرون نرفته بودچون فرزندش فوت کرده بود پسر سیاه پوستی که چندین بار توضیح داده بود در مرگ پسرش شریک نبوده مقصر نبوده رو مقصر مییدونست یه روز که پسر سیاه پوست امد مطبش و گفت دستش درد میکنه دکتر انگار بخواهد انتقام بگیره دست پسر سیاه پوست رو شکست برخلاف وظیفه ی که یک دکتر داره که در مان کردنه پسر سیاه پوست وقتی داشت میرفت گف انسانیت به سفید و سیاه بودن نیست به دکتر و فقیر بودن نیست ممنون از کتابراه
داستان درباره ی سفید پوستی بود که دکتر هم بود و فرزندشم از دست داده بود در محله ی فقیر نشین میرفت و مردم و درمان میکرد اما فکر فوت فرزندش از سرش بیرون نرفته بودچون فرزندش فوت کرده بود پسر سیاه پوستی که چندین بار توضیح داده بود در مرگ پسرش شریک نبوده مقصر نبوده رو مقصر مییدونست یه روز که پسر سیاه پوست امد مطبش و گفت دستش درد میکنه دکتر انگار بخواهد انتقام بگیره دست پسر سیاه پوست رو شکست برخلاف وظیفه ی که یک دکتر داره که در مان کردنه پسر سیاه پوست وقتی داشت میرفت گف انسانیت به سفید و سیاه بودن نیست به دکتر و فقیر بودن نیست ممنون از کتابراه