به نام آن ذات بیچون که عابد را معبود و عاشق را معشوق آفرید.
سال بلوا
نوشتهی عباس معروفی
انتشارات ققنوس
نسخهی کتاب صوتی از نشر آوانامه
گوینده: عاطفه رضوی
امتیاز گودردز: ۳. ۸۸ از ۵
همین الان کتاب رو تموم کردم و زبونم بند اومده از وصف کردنش.
تا قبل از خوندن “سال بلوا” فکر میکردم که هیچ رمان ایرانیای نمیتونه در حد و اندازههای “سمفونی مردگان” عباس معروفی باشه. ولی بعد از خوندن این کتاب فهمیدم که این عباس معروفیه که حرفی واسه گفتن باقی نمیذاره!
قلم بینظیر نویسنده و اجرای فوق العادهی “عاطفه رضوی” در نشر “آوانامه”، این کتاب رو تبدیل به یکی از بهترین کتابهایی که خونده بودم کرد.
پی نوشت: نثر عباس معروفی بسیار غم انگیز اما در عین حال بسیار شیرین است. جوری که احتمالا به پهنای صورت اشک خواهید ریخت.
از متن کتاب:
می دانی اولین بوسهی جهان چطور کشف شد؟ در زمانهای بسیار قدیم زن و مردی پینه دوز یک روز به هنگام کار بوسه را کشف کردند. مرد دستهاش به کار بود، تکه نخی را با دندان کند، به زنش گفت بیا این را از لب من بردار و بینداز. زن هم دست هاش به سوزن و وصله بود، آمد که نخ را از لبهای مرد بردارد، دید دستش بند است، گفت چه کار کنم؟ناچار با لب برداشت، شیرین بود، ادامه دادند.
————————
مگر نمیشود آدم سالهای بعد را به یاد بیاورد و برای خودش گریه کند؟!
————————
گفت: مرا یادت هست؟
دویدم و در راه فکر کردم که من چه یادی دارم، چرا یادم به وسعت همهی تاریخ است؟ و چرا آدمها در یاد من زندگی میکنند و من در یاد هیچکس نیستم؟
————————
گفتم به همین سادگی است. آدم این همه به خودش مغرور است که خیال میکند هیچوقت از کار نمیافتد. بعد یکباره میبیند که دنیا با سرعت دور میشود و او جا مانده است.
جمعه ۱۶ فروردین ۹۸
#علی_شیبانی
سال بلوا
نوشتهی عباس معروفی
انتشارات ققنوس
نسخهی کتاب صوتی از نشر آوانامه
گوینده: عاطفه رضوی
امتیاز گودردز: ۳. ۸۸ از ۵
همین الان کتاب رو تموم کردم و زبونم بند اومده از وصف کردنش.
تا قبل از خوندن “سال بلوا” فکر میکردم که هیچ رمان ایرانیای نمیتونه در حد و اندازههای “سمفونی مردگان” عباس معروفی باشه. ولی بعد از خوندن این کتاب فهمیدم که این عباس معروفیه که حرفی واسه گفتن باقی نمیذاره!
قلم بینظیر نویسنده و اجرای فوق العادهی “عاطفه رضوی” در نشر “آوانامه”، این کتاب رو تبدیل به یکی از بهترین کتابهایی که خونده بودم کرد.
پی نوشت: نثر عباس معروفی بسیار غم انگیز اما در عین حال بسیار شیرین است. جوری که احتمالا به پهنای صورت اشک خواهید ریخت.
از متن کتاب:
می دانی اولین بوسهی جهان چطور کشف شد؟ در زمانهای بسیار قدیم زن و مردی پینه دوز یک روز به هنگام کار بوسه را کشف کردند. مرد دستهاش به کار بود، تکه نخی را با دندان کند، به زنش گفت بیا این را از لب من بردار و بینداز. زن هم دست هاش به سوزن و وصله بود، آمد که نخ را از لبهای مرد بردارد، دید دستش بند است، گفت چه کار کنم؟ناچار با لب برداشت، شیرین بود، ادامه دادند.
————————
مگر نمیشود آدم سالهای بعد را به یاد بیاورد و برای خودش گریه کند؟!
————————
گفت: مرا یادت هست؟
دویدم و در راه فکر کردم که من چه یادی دارم، چرا یادم به وسعت همهی تاریخ است؟ و چرا آدمها در یاد من زندگی میکنند و من در یاد هیچکس نیستم؟
————————
گفتم به همین سادگی است. آدم این همه به خودش مغرور است که خیال میکند هیچوقت از کار نمیافتد. بعد یکباره میبیند که دنیا با سرعت دور میشود و او جا مانده است.
جمعه ۱۶ فروردین ۹۸
#علی_شیبانی